1 00:00:01,002 --> 00:00:02,507 ‫بدو، بدو، بدو! ‫فرار کنید، فرار کنید! 2 00:00:02,531 --> 00:00:04,175 ‫ آنچه در «قصۀ ندیمه» گذشت... 3 00:00:04,258 --> 00:00:05,890 ‫خواهش می‌کنم نبریدش! ‫خواهش می‌کنم نبریدش! 4 00:00:05,914 --> 00:00:07,014 ‫- مامانی! ‫- نه! 5 00:00:08,795 --> 00:00:13,233 ‫شما دخترها به رهبران دین‌داران ‫و همسران نازاشون خدمت می‌کنید. 6 00:00:13,276 --> 00:00:16,023 ‫برای اون‌ها بچه می‌زایید. 7 00:00:16,024 --> 00:00:18,382 ‫فرمانده. شاید اون نمی‌تونه. 8 00:00:18,383 --> 00:00:21,124 ‫تو این فکر بودم که شاید بتونیم ‫راه دیگه‌ای رو امتحان کنیم. 9 00:00:21,125 --> 00:00:24,257 ‫وقتی خانم واترفورد ازم خواست، ‫نتونستم نه بگم. متأسفم. 10 00:00:24,340 --> 00:00:25,842 ‫لعنتی! 11 00:00:25,843 --> 00:00:27,322 ‫مِی‌دِی دیگه نمی‌تونه از من استفاده کنه. 12 00:00:27,346 --> 00:00:29,267 ‫- ولی تو می‌تونی بهشون کمک کنی. ‫- اون‌ها کین؟ 13 00:00:29,350 --> 00:00:31,040 ‫دارن مقابلشون می‌جنگن. 14 00:00:34,695 --> 00:00:37,282 ‫متهم، تحت اتهام «خیانت به جنسیت» قرار گرفته، 15 00:00:37,283 --> 00:00:39,369 ‫می‌دونم برات شوکه‌کننده‌ست، امیلی. 16 00:00:39,370 --> 00:00:41,834 ‫البته، هنوز هم می‌تونی بچه‌دار بشی. 17 00:00:45,090 --> 00:00:47,261 ‫امشب، می‌برمت بیرون. 18 00:00:47,344 --> 00:00:49,265 ‫فکر می‌کردم اینجور جاها ممنوعن. 19 00:00:49,348 --> 00:00:52,354 ‫خیلی متأسفم که توی ایستگاه ولت کردم. 20 00:00:52,438 --> 00:00:53,691 ‫عیبی نداره. 21 00:00:53,707 --> 00:00:55,295 ‫یه راهی پیدا می‌کنیم که از اینجا ببریمت بیرون. 22 00:00:55,319 --> 00:00:56,506 ‫اینجا گیلیاده. کسی خارج نمیشه. 23 00:00:56,530 --> 00:00:59,076 ‫مویرا، «نذار زیر پا لهت کنن.» 24 00:00:59,160 --> 00:01:02,834 ‫«تن لشتو جمع و جور کن.» بجنگ. 25 00:01:04,420 --> 00:01:06,883 ‫آف‌فرد، اگه پیغامی داری می‌تونم به شوهرت برسونم. 26 00:01:06,884 --> 00:01:08,218 ‫شوهرم مُرده. 27 00:01:08,219 --> 00:01:10,975 ‫لوکاس بانکول. زنده‌ست. 28 00:01:12,604 --> 00:01:15,592 ‫اگه پیش هم پیدامون کنن، ‫منو به مستعمرات می‌فرستن. 29 00:01:15,600 --> 00:01:18,104 ‫تو عضو «چشم‌ها»یی. دستشون ازت کوتاهه. 30 00:01:18,156 --> 00:01:20,197 ‫خدا به دعاهامون جواب داده. 31 00:01:20,243 --> 00:01:22,339 ‫- خدا را شکر. ‫- بچۀ تو نیست. 32 00:01:22,373 --> 00:01:25,569 ‫تو حق نداری پدر بچه‌ای باشی، چون لایقش نیستی. 33 00:01:26,089 --> 00:01:28,949 ‫خواهش می‌کنم، بذار بیام بیرون. اون دختر منه! هانا! 34 00:01:28,969 --> 00:01:31,600 ‫تا وقتی بچۀ من در امانه، ‫بچۀ تو هم در امانه. 35 00:01:31,684 --> 00:01:33,311 ‫نه! 36 00:01:33,335 --> 00:01:34,540 ‫می‌خوام در رابطه با مِی‌دِی کمک کنم. 37 00:01:34,564 --> 00:01:35,959 ‫ازت می‌خوان که به سلیطه‌خونه برگردی. 38 00:01:35,983 --> 00:01:37,797 ‫چند وقتیه می‌خوان یه بسته‌ رو از اونجا خارج کنن. 39 00:01:37,821 --> 00:01:40,578 ‫ «به نظرم توی بوستونم. ما زندانی‌ایم. 40 00:01:40,618 --> 00:01:42,932 ‫ باید به مردم بگی که اینجا چه اتفاق‌هایی میفته. ‫ لطفاً منو فراموش نکن. 41 00:01:42,956 --> 00:01:45,417 ‫ لطفاً هیچ‌کدوم‌مون رو فراموش نکن.» 42 00:01:45,419 --> 00:01:47,712 ‫به اُنتاریو خوش اومدی. قوم و خویشی توی کانادا داری؟ 43 00:01:47,748 --> 00:01:48,834 ‫سلام. 44 00:01:50,612 --> 00:01:55,649 ‫- بذار آنجلا رو دستم بگیرم. ‫- اسمش شارلوته، مرتیکۀ دروغگو! 45 00:01:55,731 --> 00:01:59,115 ‫هیچ گناهی بزرگتر از صدمه زدن به یه بچه وجود نداره. 46 00:01:59,155 --> 00:02:03,405 ‫ مجازات این جرم، مرگ با سنگساره. 47 00:02:03,558 --> 00:02:05,918 ‫عمه لیدیا، بی‌خیال. نمی‌تونیم اینکارو بکنیم. 48 00:02:05,979 --> 00:02:07,402 ‫«ببخشید، عمه لیدیا.» 49 00:02:07,421 --> 00:02:09,957 ‫-«ببخشید، عمه لیدیا.» ‫- «ببخشید، عمه لیدیا.» 50 00:02:11,179 --> 00:02:12,515 ‫همه‌تون، برید خونه! 51 00:02:12,599 --> 00:02:14,478 ‫عواقبی در انتظارتون خواهد بود. 52 00:02:14,728 --> 00:02:17,191 ‫همراه‌شون برو. بهم اعتماد کن. 53 00:02:17,274 --> 00:02:18,611 ‫داری کجا می‌بریش؟ 54 00:02:18,694 --> 00:02:19,946 ‫چی شده؟ 55 00:02:20,030 --> 00:02:22,994 ‫ چه این پایان کارم باشه، چه شروعی تازه، 56 00:02:23,704 --> 00:02:25,895 ‫ هیچ راهی برای دونستنش ندارم. 57 00:02:27,085 --> 00:02:31,500 ‫ و به این ترتیب، قدم برمی‌دارم به دل تاریکی... 58 00:02:31,512 --> 00:02:33,014 ‫یا قلب روشنایی. 59 00:02:35,551 --> 00:02:40,551 « دانلود فیـلم و سـریال با لیـنک مسـتقیم » :.:.: DiBaMoVieZ.Com :.:.: 60 00:02:40,575 --> 00:02:45,575 دنـیـای فـیـلـم و سـریـال، بـا یـک کـلـیـک :.:.: TvWorld.iNFO :.:.: 61 00:04:25,781 --> 00:04:26,908 ‫بریم. 62 00:04:57,344 --> 00:04:58,429 ‫حرکت کن! 63 00:05:12,667 --> 00:05:13,836 ‫تکون بخورید! 64 00:05:31,580 --> 00:05:33,917 ‫حرکت کنید! 65 00:05:37,675 --> 00:05:38,844 ‫ساکت! 66 00:05:44,104 --> 00:05:46,358 ‫تکون بخورید! حرکت کنید! 67 00:06:01,347 --> 00:06:02,516 ‫بریم! 68 00:06:13,246 --> 00:06:14,498 ‫یالا! بریم! 69 00:06:17,588 --> 00:06:19,182 ‫تکون بخورید، حرکت کنید! 70 00:06:20,051 --> 00:06:22,243 ‫از اونجا ببریدشون بیرون! 71 00:06:57,501 --> 00:06:58,837 ‫برید بالا، برید بالا! 72 00:06:58,920 --> 00:07:00,381 ‫- سریع‌تر! ‫- یالا! تکون بخورید! 73 00:07:01,341 --> 00:07:02,385 ‫برید بالا! 74 00:07:35,000 --> 00:07:40,000 ‫♪ Kate Bush – This Woman's Work ♪ 75 00:08:35,447 --> 00:08:37,784 ‫همه‌چیز آماده‌ست! 76 00:08:39,454 --> 00:08:41,252 ‫برین سر جاهاتون. 77 00:09:42,706 --> 00:09:44,668 ‫به ارادۀ خداوند. 78 00:10:10,386 --> 00:10:15,020 ‫از صمیم قلب، عاشق پروردگار خواهید شد؛ خداوندتان. 79 00:10:16,064 --> 00:10:19,572 ‫مطیع اوامرش خواهید بود و از وی بیم خواهید داشت. 80 00:10:20,046 --> 00:10:22,468 ‫و به او وفادار خواهید ماند. 81 00:10:23,913 --> 00:10:26,961 ‫و بر فرمان وی... 82 00:10:27,044 --> 00:10:30,635 ‫و فرمانِ خادمینش بر زمین، گردن خواهید نهاد؛ 83 00:10:30,719 --> 00:10:35,604 ‫وگرنه طعم دردناک مجازاتش را خواهید چشید. 84 00:10:36,731 --> 00:10:39,779 ‫چرا که آن، عشق وی است. 85 00:10:45,791 --> 00:10:48,547 ‫بگذارید این برای شما درس عبرتی باشد. 86 00:10:48,571 --> 00:10:56,571 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار » » Ali99 « 87 00:10:57,438 --> 00:11:00,178 ‫ای پدر ما، که در آسمانی... 88 00:11:00,402 --> 00:11:02,031 ‫خدایی؟! 89 00:11:02,114 --> 00:11:04,729 ‫این کس‌شعرها یعنی چی؟ 90 00:11:08,628 --> 00:11:11,187 ‫خیلی خوب، اون یکی پات. ممنون. 91 00:11:11,222 --> 00:11:12,683 ‫خواهش می‌کنم. 92 00:11:14,180 --> 00:11:16,017 ‫چه حسی داری، موز؟ 93 00:11:16,090 --> 00:11:18,294 ‫- گشنمه. ‫- واقعاً؟ خوبه. 94 00:11:18,313 --> 00:11:19,859 ‫ما معرکه‌ایم. 95 00:11:19,942 --> 00:11:21,612 ‫- ها؟ ‫- اوهوم. 96 00:11:21,696 --> 00:11:24,409 ‫خیلی خب، دو تا قاشق دیگه ماست می‌خوری، خب؟ 97 00:11:24,492 --> 00:11:26,974 ‫انبه؟ من وافل می‌خوام. ‫(نانی ترد و شيرين) 98 00:11:26,998 --> 00:11:28,513 ‫خب، دو قاشق دیگه ماست می‌خوری، 99 00:11:28,543 --> 00:11:30,438 ‫دو تا قاشق درست‌حسابی، باشه؟ 100 00:11:30,462 --> 00:11:32,968 ‫عزیزم، میری داروخونۀ وال‌گرینز؟ 101 00:11:33,051 --> 00:11:36,045 ‫- می‌خواستم برم. باید برم مسکّن تایلنول بگیرم. ‫- چند تا بوزُدا... 102 00:11:36,131 --> 00:11:39,194 ‫- و باتری لازم دارم. ‫- باشه. 103 00:11:39,221 --> 00:11:40,866 ‫از جنس «دبل آ». 104 00:11:41,109 --> 00:11:45,153 ‫ازت می‌خوام برگۀ تجدید نسخه‌مو امضا کنی. ‫واسه ماه آخرمه، پس... 105 00:11:45,869 --> 00:11:48,006 ‫چی، واقعاً باید امضای منو ببینن؟ 106 00:11:48,373 --> 00:11:50,754 ‫آره، یه خطش واسه «همسر»ـه. 107 00:11:50,837 --> 00:11:52,173 ‫مسخره‌ست. 108 00:12:01,814 --> 00:12:04,470 ‫یعنی، دیگه لازم نیست برم قرص‌ها رو بخرم. 109 00:12:05,867 --> 00:12:08,623 ‫می‌دونی، کلاً منظورمه. 110 00:12:13,090 --> 00:12:14,635 ‫می‌خوای قرص‌ها رو قطع کنی؟ 111 00:12:15,804 --> 00:12:17,139 ‫نمی‌دونم. 112 00:12:18,768 --> 00:12:20,529 ‫فکر کنم، شاید؟ 113 00:12:24,070 --> 00:12:25,364 ‫شاید؟ 114 00:12:27,661 --> 00:12:30,625 ‫- بریم، مامان. ‫- باشه، کدوتنبل. 115 00:12:32,378 --> 00:12:33,965 ‫خیلی خب، بعداً می‌بینمت. 116 00:12:35,092 --> 00:12:37,121 ‫- هی... ‫- بیا. 117 00:12:38,056 --> 00:12:39,350 ‫عزیزم... 118 00:12:43,108 --> 00:12:46,002 ‫نمی‌خواد بخری. قرص‌ها رو نگیر. 119 00:12:49,538 --> 00:12:50,790 ‫باشه. 120 00:12:55,257 --> 00:12:56,594 ‫دیوونگیه. 121 00:12:56,677 --> 00:12:58,096 ‫- آره؟ ‫- اوهوم. 122 00:13:03,023 --> 00:13:04,358 ‫عاشقتم. 123 00:13:05,027 --> 00:13:06,572 ‫منم عاشقتم. 124 00:13:10,276 --> 00:13:11,981 ‫- بریم، مامان. ‫- بد نبود. 125 00:13:11,999 --> 00:13:14,630 ‫خیلی‌خب، باید برم. 126 00:13:14,713 --> 00:13:16,592 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. 127 00:13:16,675 --> 00:13:18,053 ‫چشم‌هاتو ببند. 128 00:13:18,136 --> 00:13:20,564 ‫- اِی چشم‌چرون. ‫- آره. داریم میریم. 129 00:13:21,936 --> 00:13:23,731 ‫- خداحافظ. ‫- خدای من. 130 00:13:34,920 --> 00:13:38,301 ‫چه دخترهای لوسی هستید. 131 00:13:39,252 --> 00:13:42,116 ‫چه دخترهای نُنُری هستید. 132 00:13:43,521 --> 00:13:46,484 ‫خدا همه چیز به شما اعطا کرده، 133 00:13:47,296 --> 00:13:50,344 ‫ولی وقتی ازتون می‌خواد که بهش ایمان داشته باشید، 134 00:13:50,994 --> 00:13:53,109 ‫دست رد به سینه‌ش می‌زنید. 135 00:13:58,008 --> 00:14:04,117 ‫مشیت الهی به شما گفته شده، اما شما میگید... 136 00:14:04,145 --> 00:14:06,747 ‫«خودم بیشتر حالیمه». 137 00:14:09,781 --> 00:14:11,580 ‫دستتو بالا نگه دار، عزیزم. 138 00:14:15,627 --> 00:14:20,010 ‫شما میگید: «من بیشتر از خودِ خدا حالیمه.» 139 00:14:22,849 --> 00:14:25,103 ‫خدا شما رو دوست داره. 140 00:14:26,356 --> 00:14:28,068 ‫ازتون حفاظت می‌کنه. 141 00:14:29,529 --> 00:14:34,080 ‫یادتون نیست قبلاً چطور بود؟ 142 00:14:37,837 --> 00:14:39,883 ‫حالا، شما در امانید. 143 00:14:41,553 --> 00:14:45,937 ‫دخترها، بیشتر از یک نوع آزادی هست. 144 00:14:46,522 --> 00:14:50,613 ‫آزادی برای انجام کاری، و آزادی از چیزی. 145 00:14:52,116 --> 00:14:54,876 ‫در روزهایی که هرج و مرج رواج داشت، 146 00:14:54,946 --> 00:14:57,509 ‫نوع آزادی، آزادی برای انجام چیزی بود. 147 00:14:57,669 --> 00:15:00,665 ‫حالا، به شما آزادی از چیزی داده شده. 148 00:15:02,094 --> 00:15:06,244 ‫این موهبتی‌ست از جانب خداوند. 149 00:15:07,271 --> 00:15:10,360 ‫این موهبت رو ناچیز ندونید. 150 00:15:14,786 --> 00:15:16,540 ‫چی؟ 151 00:15:25,600 --> 00:15:30,417 ‫آف‌فرد رازی رو مخفی می‌کرده. 152 00:15:31,737 --> 00:15:34,450 ‫رازی بسیار شگفت‌انگیز. 153 00:15:35,536 --> 00:15:41,193 ‫نطفۀ معجزه‌ای الهی در زهدانش بسته شده. 154 00:15:50,107 --> 00:15:54,722 ‫میشه با هم بگیم «مرحمتِ خدا را شکر»؟ 155 00:15:54,825 --> 00:15:57,622 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 156 00:15:57,705 --> 00:16:00,503 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 157 00:16:00,586 --> 00:16:02,966 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 158 00:16:04,886 --> 00:16:07,015 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 159 00:16:08,059 --> 00:16:10,105 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 160 00:16:11,440 --> 00:16:13,529 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 161 00:16:14,029 --> 00:16:15,992 ‫چطور به یک معجزه ادای احترام می‌کنیم؟ 162 00:16:16,660 --> 00:16:17,996 ‫ما... 163 00:16:18,622 --> 00:16:21,335 ‫مثل سگ‌های مریض آه و ناله می‌کنیم؟ 164 00:16:21,503 --> 00:16:24,455 ‫مرحمتِ خدا را شکر! 165 00:16:24,466 --> 00:16:27,222 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 166 00:16:27,472 --> 00:16:29,978 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 167 00:16:30,187 --> 00:16:32,525 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 168 00:16:32,775 --> 00:16:35,071 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 169 00:16:35,280 --> 00:16:38,996 ‫الحق که مرحمتِ خدا را شکر! 170 00:17:14,943 --> 00:17:17,555 ‫این لباس‌های خیسو از تنش در بیارید. 171 00:17:18,199 --> 00:17:19,577 ‫زیر سایۀ او. 172 00:19:44,324 --> 00:19:48,163 ‫هیچ چیزی مثل یه سوپ داغ در یه روز بارانی نمی‌چسبه. 173 00:19:48,207 --> 00:19:49,918 ‫مایۀ آرامشه. 174 00:19:56,725 --> 00:19:58,215 ‫بخور. 175 00:20:00,649 --> 00:20:02,987 ‫دیگه جای دو نفر می‌خوری. 176 00:20:04,364 --> 00:20:05,701 ‫گرسنه نیستم. 177 00:20:11,963 --> 00:20:16,681 ‫از دست دادن اشتها توی هفته‌های اول عادیه. 178 00:20:17,015 --> 00:20:19,812 ‫فقط باید یه کم تلاش کنی. 179 00:20:26,952 --> 00:20:30,104 ‫ماجراجویی پردست‌اندازی پیش روته. 180 00:20:30,834 --> 00:20:35,259 ‫و ما می‌خوایم مطمئن بشیم که هر چیزی که لازم داری، ‫کاملاً در اختیارت قرار داده بشه. 181 00:20:36,303 --> 00:20:38,684 ‫استراحت و غذای سالم کافی. 182 00:20:38,767 --> 00:20:41,390 ‫هوای پاک، تمرین. 183 00:20:42,608 --> 00:20:45,320 ‫فقط باید دختر خوبی باشی. 184 00:20:45,781 --> 00:20:48,256 ‫می‌تونی اینطور باشی، مگه نه؟ 185 00:20:49,246 --> 00:20:52,293 ‫- سعی می‌کنم، عمه لیدیا. ‫- آفرین. 186 00:20:53,212 --> 00:20:56,093 ‫قطعاً دیگه خبری از کارهای نمایشی نیست، مگه نه؟ 187 00:20:57,930 --> 00:20:59,559 ‫چه خزعبلاتی. 188 00:20:59,851 --> 00:21:02,272 ‫چه اتلاف انرژی‌ای. و به خاطر چی؟ 189 00:21:02,355 --> 00:21:03,608 ‫به خاطر هیچ و پوچ. 190 00:21:04,736 --> 00:21:07,152 ‫جنین بی‌اهمیت نیست. 191 00:21:08,744 --> 00:21:11,415 ‫نه، البته که بی‌اهمیت نیست. 192 00:21:15,799 --> 00:21:18,262 ‫فکر می‌کنید در حقش لطف کردید؟ 193 00:21:21,268 --> 00:21:25,833 ‫می‌تونست در احاطه و حضور دوستانش، ‫سریع به ملاقات خداوند بره. 194 00:21:28,617 --> 00:21:31,874 ‫دوست‌ها همدیگه رو با سنگسار نمی‌کشن. 195 00:21:34,921 --> 00:21:37,593 ‫جنین در راه مستعمراته. 196 00:21:38,260 --> 00:21:40,933 ‫اون به خاطر تو عذاب می‌کِشه. 197 00:21:41,893 --> 00:21:45,332 ‫هر ندیمه‌ای که در این نافرمانی از تو تبعیت کرده... 198 00:21:45,358 --> 00:21:48,585 ‫با عواقبش روبرو میشه، ولی تو نه. 199 00:21:49,534 --> 00:21:51,955 ‫تو بارداری. از تو حفاظت میشه. 200 00:21:53,207 --> 00:21:55,165 ‫خودت اینو می‌دونی. 201 00:21:57,465 --> 00:21:59,595 ‫دختر پُر دل و جرأتی هستی، مگه نه؟ 202 00:21:59,762 --> 00:22:01,724 ‫ساز نافرمانی سر میدی، 203 00:22:02,100 --> 00:22:04,215 ‫ولی چیزی رو به خطر نمی‌ندازی. 204 00:22:05,941 --> 00:22:08,154 ‫حالا بخور. 205 00:22:30,198 --> 00:22:31,618 ‫گرسنه نیستم. 206 00:23:03,138 --> 00:23:05,247 ‫پس، راه برو. 207 00:23:57,664 --> 00:24:00,266 ‫عصرخوش، آف‌وایت. 208 00:24:00,962 --> 00:24:03,896 ‫توی خونه به آف‌وایت سخت می‌گذشت. 209 00:24:04,177 --> 00:24:06,390 ‫خیلی سرسخت بود. 210 00:24:06,974 --> 00:24:10,314 ‫لوله بازکُن خورد که کار خیلی بدیه. 211 00:24:10,816 --> 00:24:13,696 ‫آف‌وایت بچه‌شو به خطر انداخت. 212 00:24:14,406 --> 00:24:16,926 ‫همچین کاری اصلاً قابل تحمل نیست. 213 00:24:17,884 --> 00:24:22,227 ‫آف‌فرد، اگه سرسخت بودن رو انتخاب کنی، 214 00:24:22,255 --> 00:24:25,235 ‫مجبور میشم ترتیب یه سری چیزها رو بدم. 215 00:24:26,263 --> 00:24:29,144 ‫۹ ماه می‌تونه خیلی دیر بگذره. 216 00:24:32,233 --> 00:24:33,820 ‫برکت به میوۀ دل. 217 00:24:39,582 --> 00:24:41,209 ‫خداوند به بار نشاند. 218 00:24:44,508 --> 00:24:48,595 ‫خب، بریم یه غذایی بهت بدیم بخوری؟ 219 00:24:51,814 --> 00:24:53,150 ‫بله، عمه لیدیا. 220 00:24:53,902 --> 00:24:56,131 ‫بسیار عالی. 221 00:25:49,972 --> 00:25:51,441 ‫به صف بشید! 222 00:25:53,605 --> 00:25:55,157 ‫در سه ردیف. 223 00:25:56,484 --> 00:25:58,163 ‫دست‌هاتون پشتتون باشه. 224 00:26:03,040 --> 00:26:04,592 ‫صاف وایسید. 225 00:26:11,849 --> 00:26:13,318 ‫به جلو نگاه کن. 226 00:26:14,772 --> 00:26:16,388 ‫صفتون صاف باشه. 227 00:26:16,525 --> 00:26:17,911 ‫بیاید جلو. 228 00:26:20,575 --> 00:26:22,837 ‫صفتون صاف نیست. 229 00:26:40,406 --> 00:26:41,791 ‫آف‌رابرت، 230 00:26:43,871 --> 00:26:45,257 ‫اول نوبت توئه. 231 00:26:45,426 --> 00:26:46,759 ‫لطفاً. 232 00:27:02,283 --> 00:27:03,409 ‫نه! 233 00:27:03,410 --> 00:27:05,047 ‫نه! نه، نه، نه! 234 00:27:05,517 --> 00:27:07,167 ‫معذرت می‌خوام، عمه لیدیا. 235 00:27:07,168 --> 00:27:09,379 ‫- معذرت می‌خوام، عمه لیدیا. تو رو خدا... ‫- شما دخترها... 236 00:27:09,380 --> 00:27:15,726 ‫وقتی نوبت تقاص پس دادن می‌رسه، ‫چقدر مشتاق و راغب به معذرت‌خواهی هستید. 237 00:27:15,727 --> 00:27:18,565 ‫نه، نه، نه. نه! نه! 238 00:27:18,566 --> 00:27:19,993 ‫آف‌رابرت. 239 00:27:20,444 --> 00:27:22,728 ‫آف‌رابرت. 240 00:27:22,908 --> 00:27:24,075 ‫می‌دونم، عزیز. 241 00:27:24,076 --> 00:27:27,187 ‫برای منم به همین اندازه شرم‌آور و زننده‌ست. 242 00:27:27,391 --> 00:27:32,507 ‫ولی تنها در رنج و مشقته که ‫لطف و برکت خداوند شامل حالمون میشه. 243 00:27:32,537 --> 00:27:34,593 ‫تو رو خدا، تو رو خدا نکنید. 244 00:27:34,640 --> 00:27:36,944 ‫نه، نه. 245 00:27:38,146 --> 00:27:39,908 ‫نه. 246 00:28:47,286 --> 00:28:48,713 ‫جون. 247 00:28:49,497 --> 00:28:51,365 ‫- سلام. ‫- گوشیت داشت زنگ می‌خورد. 248 00:28:51,376 --> 00:28:53,012 ‫ممنون، انتوریو. 249 00:28:53,380 --> 00:28:55,550 ‫اون قضیه رو با رئیسش هماهنگ کردی؟ 250 00:28:55,551 --> 00:28:57,809 ‫آره، منتظرم تماس بگیره. 251 00:28:57,810 --> 00:28:59,399 ‫میگم، چه خبر از پیش‌نویس؟ 252 00:28:59,422 --> 00:29:01,384 ‫خوبه. ویرایش، کتابو بهتر کرده. 253 00:29:01,396 --> 00:29:04,275 اقتصاد مبتنی بر کشاورزی .در اوایل دوران مدرن اسپانیا و پرتغال 254 00:29:04,287 --> 00:29:06,256 ‫بحثِ... بحث جذابیه! 255 00:29:06,280 --> 00:29:08,325 ‫- گندش بزنن. ‫- چی شد؟ 256 00:29:08,326 --> 00:29:10,392 ‫از مدرسۀ دخترمه. 257 00:29:12,794 --> 00:29:15,423 ‫سلام، با مدرسۀ ابتدایی ‫«مدیسون گرند» تماس گرفته‌اید. 258 00:29:15,424 --> 00:29:17,561 ...چنانچه شمارۀ خط داخلی را 259 00:29:21,394 --> 00:29:23,355 ‫مدرسۀ ابتدایی «مدیسون گرند». 260 00:29:23,356 --> 00:29:26,069 ‫سلام، جون آزبورن هستم. 261 00:29:26,070 --> 00:29:28,825 ‫باهام تماس گرفته بودین. ‫اسم دخترم هانا بانکوله. 262 00:29:28,826 --> 00:29:30,620 ‫خیلی خب، خانم بانکول. 263 00:29:30,621 --> 00:29:33,000 ‫متأسفانه هانا امروز صبح حال خوبی نداشت. 264 00:29:33,001 --> 00:29:34,419 ‫حالش خوبه؟ 265 00:29:34,420 --> 00:29:36,214 ‫می‌تونم با خانوم دانجی صحبت کنم؟ 266 00:29:36,215 --> 00:29:37,885 ‫تب بالایی داشت. 267 00:29:37,886 --> 00:29:40,287 ‫‏‏‏۳۸ درجۀ سانتی‌گراد. 268 00:29:40,600 --> 00:29:42,611 ‫لعنتی! خیلی‌خب. 269 00:29:42,645 --> 00:29:44,272 ‫وقتی از خواب پا شد، یه کم تب داشت. 270 00:29:44,273 --> 00:29:46,652 ‫منم بهش تایلنول دادم تا تبش بیاد پایین. 271 00:29:46,653 --> 00:29:51,495 ‫یه بچه باید ۴۸ ساعت قبل از اینکه به ‫مدرسه برگرده، تبش برطرف شده باشه. 272 00:29:51,496 --> 00:29:53,373 ‫متأسفم. الان میام. 273 00:29:53,374 --> 00:29:55,837 ‫میشه به خانم دانجی بگید که... 274 00:29:55,838 --> 00:29:58,718 ‫به هانا بگه من تقریباً ۱۵ دقه دیگه اونجام؟ 275 00:29:58,719 --> 00:30:00,680 ‫خانم بانکول، هانا اینجا نیست. 276 00:30:00,681 --> 00:30:03,432 ‫وقتی نتونستیم باهاتون تماس بگیریم، ‫آمبولانس خبر کردیم. 277 00:30:03,771 --> 00:30:05,231 ‫اون که فقط تب داشت. 278 00:30:05,232 --> 00:30:08,719 ‫دولت خط مشی‌های خودش رو داره. ‫نمی‌تونیم هیچ ریسکی بکنیم. 279 00:30:11,995 --> 00:30:13,372 ‫کدوم بیمارستان؟ 280 00:30:13,373 --> 00:30:15,084 ‫بیمارستان «دانشگاه کودکان». 281 00:30:15,085 --> 00:30:16,554 ‫ممنون. 282 00:30:19,260 --> 00:30:20,896 ‫ممنون. 283 00:30:22,976 --> 00:30:25,530 ‫گندش بزنن، گندش بزنن. 284 00:30:31,325 --> 00:30:34,841 ‫پورتر به بخش اطفال. پورتر به بخش اطفال. 285 00:30:39,676 --> 00:30:41,645 ‫- سلام. ‫- سلام. 286 00:30:42,472 --> 00:30:43,901 ‫مامانی! 287 00:30:44,769 --> 00:30:46,197 ‫خیلی ممنون. 288 00:30:46,439 --> 00:30:48,159 ‫سلام قند عسل! 289 00:30:48,736 --> 00:30:50,195 ‫حالت چطوره؟ 290 00:30:50,196 --> 00:30:53,127 ‫- مریضم. ‫- می‌دونم. متأسفم، عزیزم. 291 00:30:53,286 --> 00:30:54,622 ‫حالش چطوره؟ 292 00:30:54,623 --> 00:30:55,916 ‫عالیه. 293 00:30:55,917 --> 00:30:58,504 ‫تبش هنوز یه خرده بالاست. 294 00:30:58,505 --> 00:31:02,517 ‫دکتر تا چند دقیقۀ دیگه میاد باهاتون صحبت کنه. ‫ولی احتمالاً فقط یه ویروسه. 295 00:31:02,639 --> 00:31:05,685 ‫هنوز منتظر چندتا آزمایش خونیم، ‫بعدش دیگه می‌تونید برید خونه. 296 00:31:05,686 --> 00:31:08,273 ‫- خدا رو شکر. ممنون. ‫- خواهش می‌کنم. 297 00:31:08,274 --> 00:31:11,614 ‫چندتا سؤال فوری ازتون دارم، خانم بانکول. 298 00:31:11,615 --> 00:31:13,595 ‫جون آزبورن هستم. البته. 299 00:31:13,619 --> 00:31:16,707 ‫هانا، می‌خوام مامانت رو پنج دقیقه قرض بگیرم، باشه؟ 300 00:31:16,708 --> 00:31:18,126 ‫باشه. 301 00:31:18,127 --> 00:31:20,952 ‫- الان برمی‌گردم، عزیز دلم، باشه؟ ‫- باشه. 302 00:31:23,304 --> 00:31:25,301 ‫دکتر پَوند به بخش غده‌شناسی. 303 00:31:25,302 --> 00:31:27,602 ‫دکتر پَوند به بخش غده‌شناسی. 304 00:31:28,816 --> 00:31:31,444 ‫- ببخشید، دارم به همسرم اطلاع میدم. ‫- اوه، البته. 305 00:31:31,445 --> 00:31:33,783 ‫خیلی ممنون که ازش مراقبت می‌کنید. 306 00:31:33,784 --> 00:31:36,380 ‫- اوه، دختر خیلی مهربونیه. ‫- آره. 307 00:31:36,414 --> 00:31:38,887 ‫- خدا بهتون لطف کرده. ‫- همینطوره. 308 00:31:38,895 --> 00:31:40,672 ‫دختر بیولوژیکی‌تونه؟ 309 00:31:40,673 --> 00:31:42,684 ‫بله. 310 00:31:44,013 --> 00:31:47,644 ‫امروز از طرف مدرسه خیلی سخت ‫تونستن باهاتون تماس بگیرن. 311 00:31:47,645 --> 00:31:50,024 ‫سر کار بودم. گوشیم توی کیفم بود. 312 00:31:50,025 --> 00:31:52,529 ‫متوجهم. تمام‌وقت کار می‌کنید؟ 313 00:31:52,530 --> 00:31:55,409 ‫آها. حدوداً ده ماه بعد از تولد هانا برگشتم سر کار. 314 00:31:55,410 --> 00:31:58,884 ‫اوف. حتماً تنها گذاشتنش سخت بوده. 315 00:31:59,043 --> 00:32:01,055 ‫اوهوم. هنوزم سخته. 316 00:32:01,923 --> 00:32:04,218 ‫همسرتون هم تمام‌وقت کار می‌کنن؟ 317 00:32:04,219 --> 00:32:06,181 ‫- آره. ‫- ایشون امروز کجائن؟ 318 00:32:06,182 --> 00:32:10,022 ‫اون... سر یه محوطۀ کاری توی «کوئینسی»ـه. ‫(شهری در ایالت ماساچوست) 319 00:32:10,023 --> 00:32:12,794 ‫به نظرم توی راهه. احتمالاً ترافیکه. 320 00:32:13,321 --> 00:32:15,365 ‫چه تمهیداتی واسه مراقبت از بچه‌تون... 321 00:32:15,366 --> 00:32:18,246 ‫برای زمانی که مجبور میشه مدرسه نره ‫و خونه بمونه، در نظر گرفتید؟ 322 00:32:18,247 --> 00:32:20,179 ‫منظورتون از چه نظره؟ 323 00:32:20,210 --> 00:32:21,595 ‫اگه مریض باشه. 324 00:32:21,713 --> 00:32:23,883 ‫یا من خونه پیشش می‌مونم، یا همسرم. 325 00:32:23,884 --> 00:32:26,027 ‫در اون صورت مجبورید سر کار نرید؟ 326 00:32:26,180 --> 00:32:28,109 ‫آها. سر کار نمیرم. 327 00:32:28,487 --> 00:32:30,437 حالا دیگه می‌تونم برم پیش دخترم؟ 328 00:32:30,438 --> 00:32:33,999 ‫شما امروز صبح به هانا دارو دادید، ‫تا تبش فروکش کنه؟ 329 00:32:35,406 --> 00:32:38,788 ‫یه خرده تب داشت، ‫واسه همین یه کمی تایلنول بهش دادم. 330 00:32:38,789 --> 00:32:42,696 ‫بهش دارو دادید تا خط مشی تب ‫مربوط به مدرسه رو دور بزنید؟ 331 00:32:43,315 --> 00:32:46,054 تا امروز بتونید برید سر کار؟ 332 00:32:48,642 --> 00:32:50,895 ‫فقط یه کم ت‍... 333 00:32:50,896 --> 00:32:53,693 ‫یه خرده تب داشت. مریض نبود. 334 00:32:53,694 --> 00:32:55,496 ‫ظاهراً بوده. 335 00:32:58,829 --> 00:33:01,592 ‫درک می‌کنم، خانم بانکول. 336 00:33:02,628 --> 00:33:05,089 ‫سر همه‌مون شلوغه. 337 00:33:06,595 --> 00:33:08,857 ‫ولی بچه‌ها خیلی ارزشمندن. 338 00:33:09,057 --> 00:33:15,661 باید اطمینان حاصل کنیم که بچه‌ها در محیطی امن ...و در کنار والدینی مناسب بزرگ میشن 339 00:33:18,159 --> 00:33:21,632 ‫فقط چندتا سؤال دیگه ازتون داریم، خانم بانکول. 340 00:33:22,417 --> 00:33:24,596 ‫- آزبورن. ‫- ببخشید؟ 341 00:33:25,006 --> 00:33:27,769 ‫اسممه. جون آزبورن. 342 00:33:29,056 --> 00:33:31,191 ‫سؤالات‌تون چیه؟ 343 00:33:58,239 --> 00:34:00,024 ‫روزتون فرخنده. 344 00:34:00,368 --> 00:34:01,921 ‫روزتون فرخنده. 345 00:34:04,836 --> 00:34:06,597 ‫خب، حالت خوبه؟ 346 00:34:08,217 --> 00:34:11,773 ‫اوهوم. بله، خانوم واترفورد. 347 00:34:12,183 --> 00:34:14,931 ‫خب، این خبر خیلی خوبیه. 348 00:34:21,493 --> 00:34:24,275 ‫می‌خوام صریح و واضح حرفمو بزنم. 349 00:34:25,501 --> 00:34:28,912 ‫عصیان و تمرّد دیگه‌ای رو از سمتت تحمل نمی‌کنم. 350 00:34:30,053 --> 00:34:34,811 ‫تمام آشوب‌هات، ‫و تمام بازی‌ها و مخفی‌کاری‌هات، 351 00:34:34,812 --> 00:34:37,358 ‫تمام اون زرنگ‌بازی‌های مزخرفت تموم شده. 352 00:34:37,359 --> 00:34:39,120 ‫متوجهی چی میگم؟ 353 00:34:45,709 --> 00:34:47,888 ‫«جوش نزن، سرینا.» 354 00:34:49,424 --> 00:34:51,269 ‫«واسه بچه خوب نیست.» 355 00:34:52,681 --> 00:34:56,571 ‫- امروز روز فرخنده‌ای نیست؟ ‫- خدا را شکر. 356 00:34:57,065 --> 00:34:59,026 ‫روز فرخنده‌ای برای همۀ ماست. 357 00:34:59,027 --> 00:35:00,538 ‫خدا را شکر. 358 00:35:00,906 --> 00:35:03,377 ‫- شروع کنیم؟ ‫- بیاید ببینیم چه خبره. 359 00:35:12,638 --> 00:35:16,669 ‫سعی کن آروم باشی، عزیزم. ‫شاید یه کم احساس فشار کنی. 360 00:35:19,819 --> 00:35:24,118 ‫خب، هنوز در مراحل اولیه‌شه. ‫واسه همین صدای ضربان قلب نمی‌شنویم. 361 00:35:24,119 --> 00:35:26,298 ‫ولی اگه خوش‌شانس باشیم... 362 00:35:26,498 --> 00:35:29,671 ‫اونجا. یه کمی غلیظی درون‌زهدانی مشخصه. 363 00:35:29,672 --> 00:35:31,869 ‫که دقیقاً همون چیزیه که انتظارشو داریم. 364 00:35:31,968 --> 00:35:33,520 ‫و اونجا... 365 00:35:34,264 --> 00:35:35,942 ‫بچه‌تونه. 366 00:35:41,529 --> 00:35:43,040 ‫سرینا. 367 00:35:48,042 --> 00:35:50,806 ‫اون کیسۀ بارداری‌ هست... 368 00:35:50,923 --> 00:35:52,517 ‫و اون... 369 00:35:52,843 --> 00:35:55,022 ‫بچه‌تونه، خانوم واترفورد. 370 00:35:58,897 --> 00:36:01,766 ‫خداوند انسانی جدید آفریده. 371 00:36:09,292 --> 00:36:11,295 ‫مرحمتِ خدا را شکر. 372 00:36:13,844 --> 00:36:15,604 ‫بسیار خب. 373 00:36:16,098 --> 00:36:19,705 ‫خداوند والدین سعادتمندش رو حفظ کنه. 374 00:36:21,776 --> 00:36:24,368 ‫چندتا مسئله هست که باید مرورشون کنیم. 375 00:36:28,748 --> 00:36:30,467 ‫خدا حفظت کنه. 376 00:36:46,784 --> 00:36:48,587 ‫برکت به میوۀ دل. 377 00:36:49,414 --> 00:36:52,678 ‫ممنون. زیر سایۀ او. 378 00:36:56,094 --> 00:36:58,111 ‫خدا به همراهت... 379 00:36:58,113 --> 00:36:59,855 ‫«جون»! 380 00:41:19,078 --> 00:41:23,292 ‫بله، من فرماندهی تمام نیروهاتون رو به دست می‌گیرم. 381 00:41:23,880 --> 00:41:25,549 ‫متوجهم. 382 00:41:25,550 --> 00:41:27,427 ‫ولی ندیمۀ گم‌شده، بارداره. 383 00:41:27,428 --> 00:41:29,816 ‫در حال حاضر، اون اولویت اول و آخرمونه. 384 00:43:52,426 --> 00:43:55,555 ‫منابع می‌گویند که به احتمال زیاد، این ‫مهلک‌ترین حمله به خاک آمریکا... 385 00:43:55,556 --> 00:43:58,270 ‫- از زمان حادثۀ یازده سپتامبر است. ‫- اوردیش؟ 386 00:43:58,271 --> 00:44:01,485 ‫«وزارت امنیت میهن» تاکنون در مورد این که... 387 00:44:01,486 --> 00:44:05,627 ‫چه کسی ممکن است مسبب این اقدام ‫ویران‌کنندۀ تروریستی باشد، اظهار نظر نکرده است. 388 00:44:05,661 --> 00:44:09,000 ‫همچنان منتظر اظهار نظری از سوی آژانس امنیت ملی و اِف‌بی‌آی هستیم 389 00:44:09,001 --> 00:44:10,660 ‫هنوز کسی مسئولیت حمله را... 390 00:44:10,671 --> 00:44:12,549 ‫- هی، می‌شه صداش رو کم کنی؟ ‫- ببخشید. 391 00:44:12,550 --> 00:44:14,394 ‫بیا کفش‌هاتو در بیاریم. 392 00:44:14,805 --> 00:44:16,357 ‫سلام، موز. 393 00:44:17,309 --> 00:44:18,686 ‫حالش چطوره؟ 394 00:44:18,687 --> 00:44:20,512 ‫داغونه. 395 00:44:23,279 --> 00:44:25,750 ‫- کجاست؟ ‫- کاخ کنگره‌ست. 396 00:44:26,160 --> 00:44:28,205 ‫بیست سی نفر با مسلسل همینطوری... 397 00:44:28,206 --> 00:44:32,180 ‫همینطوری از توی گذرگاه‌ها، شروع کردن به تیراندازی. ‫یهویی اتفاق افتاد. 398 00:44:32,799 --> 00:44:34,434 ‫یا خدا. 399 00:44:35,596 --> 00:44:37,014 ‫نمی‌دونن چند نفر کشته شدن. 400 00:44:37,015 --> 00:44:38,433 ‫خیلیه. 401 00:44:38,434 --> 00:44:39,937 ‫خبر فوری از پنتاگون. 402 00:44:39,938 --> 00:44:41,774 ‫حکومت نظامی اعلام ش‍... 403 00:44:41,775 --> 00:44:43,402 ‫- عزیز دلم. عزیز دلم، بیا. ‫- مامانی. 404 00:44:43,403 --> 00:44:45,943 ‫- دیگه باید بلند شی. ‫- مامانی رو می‌خوام. 405 00:44:47,244 --> 00:44:48,754 ‫باشه، عزیزم. 406 00:44:49,373 --> 00:44:50,792 ‫چیزی نیست. 407 00:44:51,667 --> 00:44:54,566 ‫می‌برمش. خودم می‌برمش. بریم. 408 00:44:54,574 --> 00:44:57,577 ‫به محض دریافت اخبار بیشتر از نیروهای امنیتی... ‫- بیا عزیزم. 409 00:44:57,640 --> 00:45:01,338 ‫و شاهدین عینی در محل موردنظر ‫و اطراف کاخ کنگره، شما را در جریان خواهیم گذاشت. 410 00:45:01,406 --> 00:45:03,902 ‫اکنون خبرهایی از مقامات ارتش به دستمان رسیده... 411 00:45:03,903 --> 00:45:08,478 ‫- که گارد ملی فراخوانده شده است. ‫- می‌خوای بری توی تختت؟ 412 00:45:15,551 --> 00:45:26,154 ‫گارد ملی از شهرهای دیترویت، شیکاگو، نیویورک، لس‌آنجلس، ‫دالاس، بتن‌روژ، نوادا، اوکلاهوما فراخوانده شده است. 413 00:45:26,155 --> 00:45:28,576 ‫صبرکنید. داریم خبر می‌گیریم که... 414 00:45:28,577 --> 00:45:30,276 ‫بله؟ انفجار... 415 00:45:30,277 --> 00:45:31,582 ‫- انفجاری رخ داده. ‫- جون. 416 00:45:31,583 --> 00:45:33,126 ‫- جون. جون. ‫- چیه؟ 417 00:45:33,127 --> 00:45:36,257 .می‌توانیم انفجار یک ماده‌ی منفجره را تأیید نماییم 418 00:45:36,258 --> 00:45:40,479 ‫کاخ سفیده. یه جور انفجار صورت گرفته. 419 00:45:41,603 --> 00:45:42,896 ‫گندش بزنن! 420 00:45:42,897 --> 00:45:45,243 ‫- چه اتفاقی داره می‌افته؟ ‫- نمی‌دونم. 421 00:45:45,485 --> 00:45:48,332 ‫مامانی، بمون. 422 00:45:49,451 --> 00:45:51,005 ‫مامانی؟ 423 00:45:58,428 --> 00:45:59,939 ‫مامانی؟ 424 00:46:06,402 --> 00:46:08,122 ‫باشه، عزیزم. 425 00:46:09,283 --> 00:46:11,170 ‫باشه، برو اونور. 426 00:46:18,176 --> 00:46:20,137 ‫حالم خوب نیست. 427 00:46:20,138 --> 00:46:22,058 ‫از امروز متنفرم. 428 00:46:22,059 --> 00:46:23,402 ‫می‌دونم. 429 00:46:24,396 --> 00:46:26,357 ‫سعی کن بخوابی، باشه؟ 430 00:46:26,380 --> 00:46:27,881 ‫پیشم می‌مونی؟ 431 00:46:27,904 --> 00:46:30,583 ‫اوهوم. پیشت می‌مونم. 432 00:47:27,607 --> 00:47:29,159 ‫مشکلی نیست. 433 00:47:42,595 --> 00:47:44,055 ‫داخل بمون. 434 00:47:44,056 --> 00:47:45,808 ‫یه کسی میاد سراغت. 435 00:47:45,809 --> 00:47:47,529 ‫خدا پشت و پناهت. 436 00:47:49,776 --> 00:47:51,245 ‫ممنون. 437 00:48:20,336 --> 00:48:21,763 ‫سلام. 438 00:48:25,597 --> 00:48:27,775 ‫حالت خوبه؟ 439 00:48:40,084 --> 00:48:42,830 ‫- کجاییم؟ - بک‌بِی. ‫(محله‌ای در بوستون، ایالت ماساچوست) 440 00:48:42,840 --> 00:48:44,091 ‫بیا. 441 00:48:44,092 --> 00:48:45,854 ‫دنبالتن. 442 00:48:47,390 --> 00:48:49,549 ‫لباس‌هاتو در بیار. 443 00:48:57,035 --> 00:49:00,876 ‫این‌ها رو بپوش. باید موهاتو کوتاه کنیم. 444 00:49:10,854 --> 00:49:12,952 ‫نمیشه از شهر خارجت کنیم. 445 00:49:12,983 --> 00:49:14,411 ‫فعلاً نمیشه. 446 00:49:16,281 --> 00:49:18,001 ‫یه نفر میاد دنبالت. 447 00:49:19,789 --> 00:49:22,451 ‫یه مکانی دارن که می‌تونی توش بمونی. 448 00:49:22,489 --> 00:49:24,775 ‫تا وقتی جابجا شدن خطری نداشته باشه. 449 00:49:25,634 --> 00:49:27,645 ‫زیاد طول نمی‌کشه. قول میدم. 450 00:51:11,219 --> 00:51:14,672 ‫جون، موهات. 451 00:51:20,960 --> 00:51:28,960 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار » » Ali99 « 452 00:54:00,000 --> 00:54:05,000 » @Aliakbar99 ¦ Instagram.com/Aliakbar.1999 453 00:54:16,716 --> 00:54:19,228 ‫اسم من جون آزبورنه. 454 00:54:19,847 --> 00:54:22,473 ‫اهل بروکلین از ایالت ماساچوستم. 455 00:54:22,728 --> 00:54:24,780 ‫۳۴ سالمه. 456 00:54:25,232 --> 00:54:27,720 ‫پای برهنه، یه متر و شصت سانتم. 457 00:54:27,821 --> 00:54:30,042 ‫وزنم ۵۵ کیلوئه. 458 00:54:30,409 --> 00:54:32,724 ‫تخمدان‌های سالمی دارم. 459 00:54:32,831 --> 00:54:34,885 ‫پنج هفته‌ست که باردارم. 460 00:54:35,085 --> 00:54:36,758 ‫من... 461 00:54:36,761 --> 00:54:38,214 ‫آزادم. 462 00:54:38,301 --> 00:54:48,301 ‫:.:.: DiBaMoVieZ.Com :.:.: :.:.: TvWorld.iNFO :.:.: 463 00:54:49,965 --> 00:54:53,494 ‫♪ Sugar Pie DeSanto - Going Back Where I Belong ♪