1 00:00:54,350 --> 00:00:55,895 ‫- سلام. ‫- سلام. 2 00:00:55,900 --> 00:00:58,175 ‫- میشه بیام تو؟ ‫- آره. 3 00:01:00,475 --> 00:01:02,043 ‫بیا تو. 4 00:01:03,286 --> 00:01:04,824 ‫حواست به این ظرفه باشه. 5 00:01:06,190 --> 00:01:10,345 ‫- یاکوب، یه لحظه برو کار دارم. ‫- باشه. 6 00:01:11,601 --> 00:01:13,815 ‫- سلام. ‫- سلام علیک. 7 00:01:15,740 --> 00:01:19,943 ‫- قهوه می‌خوری؟ ‫- رفته بودم شرکت، پیش [یانوش] کوآتکوفسکی. 8 00:01:19,950 --> 00:01:22,325 ‫همه‌شون زهره‌ترکن. 9 00:01:23,049 --> 00:01:26,596 ‫- منظورت چیه «زهره‌ترکن»؟ ‫- ترسیدن. 10 00:01:26,627 --> 00:01:31,729 ‫ترسیدن که نکنه همه چیز به هانکا ربط داشته و ‫هر کی این کار رو کرده، دشمن هانکا بوده. 11 00:01:31,746 --> 00:01:33,209 ‫کوآتکوفسکی چیزی نگفت؟ 12 00:01:33,224 --> 00:01:37,217 ‫می‌دونی اگه روزنامه‌ها بنویسن که ‫شرکت تورکوو آتیش‌بیار معرکه بوده، چی میشه؟ 13 00:01:37,240 --> 00:01:41,231 ‫فکر کن بنویسن میشا فقط واسه یه مشت زغال مُرده! 14 00:01:41,263 --> 00:01:42,731 ‫یعنی چی؟ 15 00:01:42,763 --> 00:01:44,792 ‫دیگه خونه‌ها رو نمی‌خرن؟ 16 00:01:44,811 --> 00:01:50,177 ‫- نمی‌دونم. ‫- مگه دیوونه شدن؟ می‌دونی چقدر خرج کردن؟! 17 00:01:50,198 --> 00:01:53,599 ‫- الان پا پس نمی‌کشن. ‫- اینشو دیگه من نمی‌دونم. 18 00:01:54,322 --> 00:01:58,715 ‫ولی حتماً دست نگه می‌دارن. ‫از خرید خونه‌ها بگیر تا کارهای استخراج. 19 00:01:59,500 --> 00:02:03,083 ‫فعلاً که تصمیم گرفتن تا آروم شدن اوضاع، صبر کنن. 20 00:02:03,089 --> 00:02:04,794 ‫تا کِی؟ 21 00:02:04,799 --> 00:02:08,006 ‫- دو ماه دیگه، سه ماه؟! ‫- نمی‌دونم. 22 00:02:08,692 --> 00:02:10,784 ‫خودِ کوآتکوفسکی گفت؟ 23 00:02:15,253 --> 00:02:17,064 ‫ریناره. 24 00:02:18,680 --> 00:02:21,136 ‫بفرمایید، ماسورُوا هستم. 25 00:02:22,056 --> 00:02:24,952 ‫باشه حتماً. الان میام. 26 00:02:25,720 --> 00:02:29,013 ‫تا ۵ دقه دیگه اونجام. ‫باشه. 27 00:02:29,052 --> 00:02:30,277 ‫ممنون. 28 00:02:31,325 --> 00:02:35,550 ‫اومدن دم در شهرداری. ‫باید برم درو براشون باز کنم. 29 00:02:37,594 --> 00:02:41,269 ‫تیم ترجمۀ تی‌وی‌وُرلد تقدیم می‌کند. ‫TVWorld.info 30 00:02:41,895 --> 00:02:47,368 ‫زیرنویس از مسیح محمودزاده ‫masihm.ir | @masih_mzsh 31 00:04:06,088 --> 00:04:11,181 ‫پوستینا 32 00:04:17,261 --> 00:04:19,396 ‫- سلام. ‫- بفرمایین تو. 33 00:04:19,415 --> 00:04:21,429 ‫- سلام. ‫- سلام. 34 00:04:42,174 --> 00:04:45,881 ‫- اگه یه وقت لازم شد، اینم کلید دستشوییه. ‫- ممنون. 35 00:04:47,009 --> 00:04:50,570 ‫اگه باز هم پیداش نشه، چی؟ ‫اون وقت چی کار می‌کنین؟ 36 00:04:50,916 --> 00:04:53,186 ‫اینقدر می‌گردیم تا پیداش کنیم. 37 00:04:55,221 --> 00:04:56,628 ‫می‌دونی... 38 00:04:56,634 --> 00:05:00,904 ‫اگه این اتفاق نیفتاده بود، ‫خیلی وقت پیش مردم از اینجا رفته بودن. 39 00:05:00,926 --> 00:05:04,799 ‫- واسه همین این سؤالو پرسیدم. ‫- می‌دونم. در جریانم. 40 00:05:05,050 --> 00:05:08,820 ‫ولی کاری از دست کسی بر نمیاد. ‫وضعیت خیلی پیچیده‌ایه. 41 00:05:09,104 --> 00:05:10,369 ‫درسته. 42 00:05:10,866 --> 00:05:12,321 ‫ممنون. 43 00:05:12,633 --> 00:05:16,912 ‫- من همین اتاق کناریم. اگه چیزی بود، صدا بزنین. ‫- ممنون. 44 00:06:09,908 --> 00:06:11,281 ‫بیا تو. 45 00:06:13,750 --> 00:06:15,425 ‫- سلام. ‫- سلام. 46 00:06:22,032 --> 00:06:26,420 ‫- واسه تست دادن، اومدم. ‫- باشه. اسمت چیه؟ 47 00:06:26,705 --> 00:06:28,600 ‫یوزف تُوارژ. 48 00:06:28,853 --> 00:06:30,606 ‫- بفرما بشین. ‫- ممنون. 49 00:06:30,622 --> 00:06:32,668 ‫- کارت شناسایی همراهته؟ ‫- آره. 50 00:06:38,176 --> 00:06:41,037 ‫- نمی‌خواد لباسمو در بیارم؟ ‫- نه. 51 00:06:42,129 --> 00:06:43,919 ‫دهنتو باز کن. 52 00:06:48,387 --> 00:06:52,540 ‫- بالاخره یه کاری کردن. ‫- آخرشم هیچکی رو نمی‌گیرن. می‌بینی. 53 00:06:52,545 --> 00:06:53,861 ‫چرا؟ 54 00:06:54,485 --> 00:06:58,427 ‫- اگه تو قاتل بودی و می‌دونستی که ازت دی‌ان‌ای دارن... ‫- خب... 55 00:06:58,430 --> 00:07:00,273 ‫- می‌رفتی تست بدی؟ ‫- معلومه که نه! 56 00:07:00,278 --> 00:07:02,656 ‫- دقیقاً. فرار می‌کردی. ‫- بعدش کجا می‌رفتی، فرانتی؟ 57 00:07:02,661 --> 00:07:06,958 ‫به محض این که می‌دونستن فرار کردی، ‫دستت رو می‌شد و پلیس می‌اومد می‌گرفتت. 58 00:07:06,963 --> 00:07:10,031 ‫تا بخوای به خودت بیای، کارت تمومه. 59 00:07:10,038 --> 00:07:12,531 ‫مخصوصاً تو که نمی‌تونی بدوی! 60 00:07:32,063 --> 00:07:33,164 ‫پاول آبراهام 61 00:07:33,169 --> 00:07:33,907 ‫پاول آبراهام 62 00:07:33,912 --> 00:07:34,145 ‫▓ول آبراهام 63 00:07:34,150 --> 00:07:34,329 ‫▓▓ آبراهام 64 00:07:34,333 --> 00:07:34,482 ‫▓▓▓براهام 65 00:07:34,485 --> 00:07:34,617 ‫▓▓▓براهام 66 00:07:34,620 --> 00:07:34,725 ‫▓▓▓▓اهام 67 00:07:34,730 --> 00:07:34,819 ‫▓▓▓▓هام 68 00:07:34,820 --> 00:07:34,935 ‫▓▓▓▓▓م 69 00:07:34,936 --> 00:07:35,042 ‫م▓▓▓▓▓ 70 00:07:35,045 --> 00:07:35,998 ‫▓▓▓▓▓▓ 71 00:08:29,540 --> 00:08:31,995 ‫دیگه هیچوقت مثل قبل نمیشه. 72 00:08:33,865 --> 00:08:36,400 ‫چی؟ منظورت چیه؟ 73 00:08:36,419 --> 00:08:39,114 ‫ما دیگه هیچوقت اون آدم‌های قبلی نمیشیم. 74 00:08:40,510 --> 00:08:42,603 ‫نه. 75 00:08:42,999 --> 00:08:44,779 ‫زندگی همینه. 76 00:09:22,450 --> 00:09:24,615 ‫لویزا میکولیک. 77 00:09:26,255 --> 00:09:31,030 ‫۷۵۳-۸۴۲-۲۵۱. 78 00:10:02,806 --> 00:10:04,521 ‫همه اومدن. 79 00:10:08,938 --> 00:10:11,997 ‫- حتی آبراهام؟ ‫- اول از همه‌شون. 80 00:10:15,239 --> 00:10:17,854 ‫- با رینار حرف زدی؟ ‫- آره. 81 00:10:19,368 --> 00:10:22,413 ‫تا چند روز دیگه خبر میدن. 82 00:10:23,757 --> 00:10:25,629 ‫گفت که بهت زنگ می‌زنه. 83 00:11:21,617 --> 00:11:24,204 ‫ممنون که واسه دادرسی اومدی. 84 00:11:24,609 --> 00:11:27,331 ‫اگه نیومده بودی، ولم نمی‌کردن. 85 00:11:27,517 --> 00:11:30,452 ‫فقط به خاطر مادرت این کارو کردم. 86 00:11:30,924 --> 00:11:33,584 ‫اومده بود خونه‌مون. 87 00:11:36,990 --> 00:11:42,434 ‫نمی‌خواستم توی پوستینا دیده بشم. ‫همین که پدر و مادرم اونجان، بسه. 88 00:11:47,126 --> 00:11:49,988 ‫دارم میرم لیبِرِتس. 89 00:11:50,870 --> 00:11:52,687 ‫فردا راه می‌افتم. 90 00:11:53,691 --> 00:11:58,902 ‫یکی از رفیق‌های مارتین استرانسکی ‫اونجا شرکت زده. مارتین سفارشمو کرده. 91 00:12:04,370 --> 00:12:06,985 ‫اصلاً نمی‌خواستم اینجوری بشه کلارا. 92 00:12:09,051 --> 00:12:13,589 ‫گفتم... کارِ یه باره، دیگه سمتش نمیرم. 93 00:12:16,779 --> 00:12:21,451 ‫«گِرِدی» هِی تو گوشم می‌خوند که ‫اگه برم لهستان و چهارتا قرص واسه‌ش بیارم، 94 00:12:21,458 --> 00:12:24,459 ‫خرده‌حساب ماشینو برام صاف می‌کنه. 95 00:12:25,410 --> 00:12:29,025 ‫ولی بعد بوی پول به دماغم خورد و... 96 00:12:30,010 --> 00:12:33,725 ‫- گرفتارش شدم. ‫- همۀ حرف‌هاتو توی دادگاه شنیدم. 97 00:12:33,735 --> 00:12:36,362 ‫به خدا راسته، کلارا. دروغ نمیگم. 98 00:12:36,381 --> 00:12:40,012 ‫اگه دستت رو نمی‌شد، همین‌جور ادامه می‌دادی لوکاش. 99 00:12:42,792 --> 00:12:46,355 ‫می‌دونی، وضع ما هیچوقت مثل خونوادۀ شما خوب نبود. 100 00:12:48,478 --> 00:12:50,771 ‫درسته بابات یه کم پرته، 101 00:12:51,209 --> 00:12:54,040 ‫ولی مادرت به اندازۀ کافی پول در می‌اورد. 102 00:12:54,629 --> 00:12:57,513 ‫نمی‌خوام آخرش مثل بابام... 103 00:12:57,947 --> 00:13:00,594 ‫مسخرۀ این و اون بشم. 104 00:13:00,612 --> 00:13:03,262 ‫هیچکی باباتو مسخره نمی‌کنه. 105 00:13:03,293 --> 00:13:06,438 ‫خیلی هم آدم خوبیه، همه دوسِش دارن. 106 00:13:06,489 --> 00:13:09,694 ‫همه‌ش توی ذهن خودته. 107 00:13:19,963 --> 00:13:22,911 ‫برات آرزوی موفقیت می‌کنم. 108 00:13:24,385 --> 00:13:26,095 ‫خدافظ. 109 00:15:02,010 --> 00:15:04,009 ‫وویتا کروشینا؟ 110 00:15:04,892 --> 00:15:10,322 ‫- این پسره که به زور راه میره! ‫- بهش دستبند زده بودن، داشتن می‌بردنش. 111 00:15:10,950 --> 00:15:14,165 ‫چرا اونو دستگیر کردن؟ ‫اون که اصلاً تست دی‌ان‌ای نداده. 112 00:15:14,270 --> 00:15:17,668 ‫- هنوز ۱۵ سالش نشده. ‫- به رینار زنگ بزن. 113 00:15:17,690 --> 00:15:20,625 ‫- زدم، جواب نداد. ‫- یه بار دیگه بزن. 114 00:15:34,450 --> 00:15:35,990 ‫وویتا... 115 00:15:36,641 --> 00:15:40,234 ‫می‌دونم خیلی گذشته، ولی سعی کن یادت بیاری. 116 00:15:40,255 --> 00:15:44,579 ‫اون روز که میشا گم شد، داشتی ‫چی کار می‌کردی؟ 117 00:15:55,897 --> 00:15:57,534 ‫چهارشنبه بود، 118 00:15:57,853 --> 00:16:00,121 ‫وسط هفته، 119 00:16:00,744 --> 00:16:03,090 ‫بیست و سوم فِوریه. 120 00:16:04,150 --> 00:16:06,925 ‫چهارشنبه‌ها چی کار می‌کنی؟ 121 00:16:09,594 --> 00:16:11,895 ‫چه ساعتی از مدرسه مرخص میشی؟ 122 00:16:12,672 --> 00:16:16,517 ‫- یه ربع به دو. ‫- با سرویس مدرسه میای؟ 123 00:16:16,818 --> 00:16:18,413 ‫صبر کن... 124 00:16:18,870 --> 00:16:21,753 ‫- گفتی بیست و سوم فوریه؟ ‫- آره. 125 00:16:21,770 --> 00:16:24,692 ‫اون روز که اصلاً وویتا اینجا نبوده. 126 00:16:25,430 --> 00:16:28,607 ‫با بچه‌های کلاستون رفته بودی کوه، یادته؟ 127 00:16:29,076 --> 00:16:32,186 ‫از طرف مدرسه رفته بودن اشپیندلروف. 128 00:16:32,202 --> 00:16:34,158 ‫تا جمعه اونجا بودن. 129 00:16:34,225 --> 00:16:36,430 ‫- اردوی مدرسه؟ ‫- آره. 130 00:16:36,652 --> 00:16:39,757 ‫خودم وقتی برگشتن، رفتم دنبالش. 131 00:16:40,217 --> 00:16:42,975 ‫همه جا پر پلیس بود، ‫داشتن دنبال میشا می‌گشتن. 132 00:16:42,996 --> 00:16:45,318 ‫تموم‌مدت اونجا بودی؟ جایی نرفتی؟ 133 00:16:45,357 --> 00:16:46,480 ‫نه. 134 00:16:49,850 --> 00:16:54,114 ‫خب... آدرس مدرسۀ وویتا رو می‌خوایم. 135 00:16:54,144 --> 00:16:57,794 ‫چندتا از همکلاسی‌ها و معلم‌هاش باید حرفشو تأیید کنن. 136 00:16:57,807 --> 00:17:00,954 ‫کاری نداره. می‌تونم شمارۀ معلمش رو بهت بدم. 137 00:17:00,961 --> 00:17:03,401 ‫ممنون. یه لحظه صبر کنین. 138 00:17:09,030 --> 00:17:12,184 ‫همه توی شهر دیدن. ‫چرا وویتا رو دستگیر کردین؟ 139 00:17:12,209 --> 00:17:16,015 ‫چون بین دی‌ان‌ای پدر وویتا کروشینا و اونی که... 140 00:17:16,019 --> 00:17:19,266 ‫ توی کالبدشکافی پیدا کرده بودیم، ‫شباهتی جزئی وجود داشت. 141 00:17:19,280 --> 00:17:20,612 ‫معنیش چیه؟ 142 00:17:21,398 --> 00:17:23,656 ‫یعنی که قاتل میشا... 143 00:17:23,759 --> 00:17:27,217 ‫از بستگان نزدیک پتره کروشیناست. 144 00:17:27,244 --> 00:17:30,279 ‫- پدر، برادر یا پسرش. ‫- چی؟ 145 00:17:30,975 --> 00:17:36,325 ‫آقای پتره کروشینا برادری نداره، پدرش هم مُرده، ‫به خاطر همین فرض کردیم که کار پسرشه. 146 00:17:36,354 --> 00:17:37,799 ‫کار وویتاست؟! 147 00:17:37,872 --> 00:17:40,277 ‫اون تا کلبه هم نمی‌تونه بیاد. 148 00:17:40,915 --> 00:17:43,730 ‫حتماً توی آزمایشگاه اشتباه کردن. 149 00:17:44,254 --> 00:17:50,203 ‫چون وقتی میشا گم شده بود، ‫وویتا ۱۰۰ کیلومتر اون طرف‌تر وسط کوه بوده. 150 00:17:51,590 --> 00:17:54,525 ‫معلم و همکلاسی‌هاش، حرفشو تأیید کردن. 151 00:17:54,610 --> 00:17:58,128 ‫خب... حالا چی کار می‌کنین؟ 152 00:17:58,760 --> 00:18:00,403 ‫تکلیف چیه؟ 153 00:18:02,316 --> 00:18:04,916 ‫باید دوباره از همه تست بگیریم. 154 00:18:09,903 --> 00:18:14,971 ‫ما یه مدرکی داریم که ثابت می‌کنه ‫کشتنِ اون الاغه، زیر سر آبراهام بوده. 155 00:18:15,201 --> 00:18:19,606 ‫یکی از بچه‌های کانون واسه‌ش انجام داده. ‫تیبور بالگ. 156 00:18:19,924 --> 00:18:22,159 ‫شاید اون‌ها چیزی بدونن. 157 00:18:22,430 --> 00:18:23,865 ‫چی؟ 158 00:18:26,130 --> 00:18:29,989 ‫پسره چندتا عکس گرفته. توی گوشیش هست. 159 00:18:42,309 --> 00:18:44,936 ‫این گوشی رو از کجا اوردین؟ 160 00:18:46,746 --> 00:18:51,010 ‫چه فرقی داره؟ ‫باید الان از اون پسره و آبراهام بازجویی کنی. 161 00:18:51,424 --> 00:18:55,618 ‫خانم سیکوروا، هیچ مدرکی وجود نداره که... 162 00:18:55,623 --> 00:19:00,041 ‫قتل میشا رو به کشتن اون الاغه مرتبط کنه. 163 00:19:00,126 --> 00:19:03,788 ‫ما از بالگ تست گرفتیم و مشخص شد که قاتل نیست. 164 00:19:03,804 --> 00:19:06,632 ‫تیبور بالگ با آبراهام دیده شده. 165 00:19:06,835 --> 00:19:10,010 ‫شمارۀ آبراهام رو گوشیشه. ‫به هم زنگ زدن. 166 00:19:10,359 --> 00:19:14,456 ‫این چی رو ثابت می‌کنه؟ ‫که به تاکسی تلفنی زنگ زده؟ 167 00:19:16,970 --> 00:19:19,196 ‫خانم سیکوروا... 168 00:19:19,794 --> 00:19:24,010 ‫یه بار ازتون خواستم توی تحقیقات دخالت نکنین. 169 00:19:29,554 --> 00:19:33,352 ‫دیگه حرفمو تکرار نمی‌کنم. ‫خدانگهدار. 170 00:20:02,559 --> 00:20:05,277 ‫اگه هیچوقت نفهمیم، چی؟ 171 00:20:09,015 --> 00:20:11,215 ‫پوستینا رو صاف می‌کنن. 172 00:20:11,822 --> 00:20:14,279 ‫همۀ آدم‌ها گم و گور میشن. 173 00:20:14,575 --> 00:20:17,070 ‫هر چی بوده، نابود میشه. 174 00:20:19,511 --> 00:20:21,370 ‫پیداش می‌کنیم. 175 00:20:22,566 --> 00:20:25,694 ‫اگه پلیس نکرد، خودمون پیداش می‌کنیم. 176 00:20:25,990 --> 00:20:27,916 ‫چجوری پیدا می‌کنی؟ 177 00:20:28,346 --> 00:20:31,671 ‫تو که آدرس خونه‌های جدیدشون رو نمی‌دونی. 178 00:20:34,477 --> 00:20:37,912 ‫فکر کردی این‌ها برمی‌گردن و ‫پشت سرشونو نگاه می‌کنن؟ 179 00:20:39,776 --> 00:20:43,377 ‫آبراهام... ماساروا... 180 00:20:45,151 --> 00:20:48,078 ‫بچۀ اون‌ها که توی قبر نیست. 181 00:20:49,930 --> 00:20:54,661 ‫آبراهام بازم تاکسیش رو می‌رونه ‫و مسافرها رو می‌چاپه. 182 00:20:55,417 --> 00:20:59,259 ‫ماساروا هم هر صبح، کرکرۀ مغازه رو بالا میده. 183 00:21:02,019 --> 00:21:04,854 ‫زندگی واسه اون‌ها هیچ فرقی نمی‌کنه. 184 00:21:29,090 --> 00:21:30,658 ‫کارله... 185 00:21:32,279 --> 00:21:35,645 ‫باید برم خونه. 186 00:21:47,042 --> 00:21:49,017 ‫- خدافظ. ‫- خدافظ. 187 00:22:21,581 --> 00:22:23,746 ‫کمک! 188 00:22:29,300 --> 00:22:32,394 ‫- ولم کن! ‫- یه کم تکونش بده! 189 00:22:34,293 --> 00:22:36,923 ‫- ول کن! ‫- بگیرش! 190 00:22:41,057 --> 00:22:43,892 ‫ولم کن! دیگه بسه. 191 00:22:43,893 --> 00:22:46,480 ‫- ولم کن! ‫- برو تو کارش! 192 00:22:47,694 --> 00:22:48,902 ‫بخوابونش! 193 00:22:48,911 --> 00:22:51,471 ‫عکس‌ها رو بعداً بهم بفرست. 194 00:23:18,470 --> 00:23:20,476 ‫پتره؟ 195 00:23:21,289 --> 00:23:22,917 ‫پتره؟ 196 00:23:34,850 --> 00:23:36,699 ‫کروشینا اینجا نیست؟ 197 00:23:36,722 --> 00:23:39,006 ‫- نه، دیگه نیست. ‫- واسه چی؟ 198 00:23:39,027 --> 00:23:41,983 ‫توی شرکت استخراج معادنه. ‫دیگه اونجا کار می‌کنه. 199 00:23:43,364 --> 00:23:46,439 ‫اگه الان بری، شاید خونه‌ش باشه. 200 00:23:50,133 --> 00:23:53,087 ‫- تو هم داری میری؟ ‫- آره. 201 00:23:53,179 --> 00:23:55,094 ‫بچه‌ها رو کجا می‌ذاری؟ 202 00:23:55,293 --> 00:23:58,573 ‫همین دور و بر. ‫هر جایی واسه‌شون جا بود. 203 00:23:58,671 --> 00:24:02,258 ‫اون پسرۀ اهل هرادِتس رو یادته که... 204 00:24:02,698 --> 00:24:07,890 ‫یه پیرزنی رو توی خونه‌های سازمانی کشته بود؟ ‫با قیچی زده بودتش. قبلاً اینجا بود. 205 00:24:07,972 --> 00:24:11,047 ‫- اون موقع تو هم اینجا بودی؟ ‫- آره. 206 00:24:11,348 --> 00:24:13,343 ‫نمی‌دونی الان چی کار می‌کنه؟ 207 00:24:13,550 --> 00:24:14,973 ‫چطور مگه؟ 208 00:24:15,717 --> 00:24:17,448 ‫خبری ازش نداری؟ 209 00:24:17,490 --> 00:24:21,049 ‫خبر خاصی ندارم. ‫فقط شنیدم که رفته پراگ. 210 00:24:21,093 --> 00:24:22,928 ‫- آزاد شده؟ ‫- آره. 211 00:24:23,011 --> 00:24:26,648 ‫وقتی پیرزنه رو کشت، ۱۴ سالش بود. ‫هنوز مسئولیت کیفری نداشت. 212 00:24:26,657 --> 00:24:31,831 ‫- ۱۸ سالش که شد، آزادش کردن. ‫- کسی رو سرش هست که کارشو تکرار نکنه؟ 213 00:24:33,884 --> 00:24:36,942 ‫نه... فکر نکنم، نیست. 214 00:24:38,411 --> 00:24:40,766 ‫به خاطر همین اومدی؟ 215 00:24:42,832 --> 00:24:44,334 ‫تو چی؟ 216 00:24:44,970 --> 00:24:46,657 ‫تو چی کار می‌کنی؟ 217 00:24:47,130 --> 00:24:49,793 ‫میری یه کانونِ دیگه مشغول میشی؟ 218 00:24:50,109 --> 00:24:51,553 ‫هنوز نمی‌دونم. 219 00:24:53,750 --> 00:24:55,155 ‫شای‍... 220 00:25:07,010 --> 00:25:08,665 ‫وویتا! 221 00:25:13,247 --> 00:25:14,982 ‫پتره... 222 00:25:18,287 --> 00:25:19,834 ‫یه لحظه وقت داری؟ 223 00:25:20,256 --> 00:25:21,855 ‫چی شده؟ 224 00:25:23,324 --> 00:25:25,311 ‫توی کانون دنبالت می‌گشتم. 225 00:25:25,717 --> 00:25:28,149 ‫نمی‌دونستم دیگه اونجا کار نمی‌کنی. 226 00:25:28,930 --> 00:25:32,945 ‫با پلیس در مورد قضیۀ وویتا و ‫اون تست اشتباهی صحبت کردم. 227 00:25:33,110 --> 00:25:36,347 ‫آره، به من هم گفتن توی آزمایشگاه اشتباه شده. 228 00:25:36,543 --> 00:25:39,870 ‫وقتی میشا گم شد، اصلاً وویتا اینجا نبوده. 229 00:25:41,347 --> 00:25:43,881 ‫وویتا آزارش به مورچه هم نمی‌رسه. 230 00:25:44,719 --> 00:25:47,183 ‫اگه یه وقت فکر کردی کار منه، 231 00:25:47,210 --> 00:25:51,578 ‫بدون که اون موقع جلسۀ شورای شهر بودم. ‫همۀ مردم شاهدن. 232 00:25:52,950 --> 00:25:55,237 ‫همیشه بهت حسودیم می‌شد. 233 00:25:55,610 --> 00:25:59,977 ‫- واسه چی؟ ‫- همۀ دخترها خاطرخواهت بودن. 234 00:26:00,044 --> 00:26:02,642 ‫همیشه می‌گفتم: «این پسره چی داره؟» 235 00:26:02,665 --> 00:26:03,872 ‫هر چی بود... 236 00:26:04,128 --> 00:26:08,390 ‫- هانکا رو هم خاطرخواهت کرده بود. جدی میگم. ‫- این چه حرفیه!؟ 237 00:26:08,397 --> 00:26:11,772 ‫رویِ هم چند نفر بودن؟ ‫گابینا رو که خبر دارم، 238 00:26:11,776 --> 00:26:16,205 ‫رادسا میکولیکُوا و مارکتا هم بودن. ‫ولی فقط این‌ها نیستن. 239 00:26:16,224 --> 00:26:19,784 ‫یه وقت‌هایی به سرم می‌زنه که با هانکا هم بودی. 240 00:26:19,814 --> 00:26:22,410 ‫مگه دیوونه شدی؟ 241 00:26:22,903 --> 00:26:25,425 ‫می‌دونم که چه حسی داری، پتره. 242 00:26:26,053 --> 00:26:29,832 ‫دلت نمی‌خواد به زنت خیانت کنی، ‫دوست نداری دلشو بشکنی، 243 00:26:30,107 --> 00:26:31,846 ‫ولی دست خودت نیست. 244 00:26:31,894 --> 00:26:33,656 ‫توی خونِته. 245 00:26:33,721 --> 00:26:38,239 ‫همینجوری به دنیا اومدی. ‫کاری از دستت بر نمیاد. توی ژنته. 246 00:26:40,619 --> 00:26:42,634 ‫منظورت چیه، کارله؟ 247 00:26:42,748 --> 00:26:45,510 ‫این ژن‌ها هم چیز عجیبی‌ان. 248 00:26:45,728 --> 00:26:50,840 ‫یه مشت ذرۀ ریزه‌پیزه‌ن، ‫ولی آخرِ سر، همۀ تصمیماتو می‌گیرن؛ 249 00:26:51,029 --> 00:26:52,886 ‫این که کی باشی، 250 00:26:52,936 --> 00:26:54,978 ‫چی کارها بکنی، 251 00:26:55,020 --> 00:26:57,083 ‫چه شکلی باشی. 252 00:26:58,070 --> 00:27:02,046 ‫می‌خوام وویتا رو ببرم مدرسه. ‫دیگه به اندازۀ کافی کشیده. 253 00:27:02,569 --> 00:27:05,714 ‫واسۀ همین وویتا رو گرفتن، نه؟ 254 00:27:06,012 --> 00:27:12,886 ‫پلیس از همۀ مردهای بالای ۱۵ سال تست گرفت، ‫ولی فقط با نمونۀ تو شباهت داشت. پس اومدن وویتا رو گرفتن. 255 00:27:13,216 --> 00:27:18,367 ‫هیچکس به ذهنش نرسید که شاید ‫یه توله‌کروشینای دیگه این وَرها باشه. 256 00:27:19,518 --> 00:27:23,485 ‫چی داری واسه خودت میگی؟ ‫عقلتو از دست دادی؟ 257 00:27:23,491 --> 00:27:27,262 ‫کدومشونه؟ ‫پسر میکولیک، یا ماسارُوا؟ 258 00:27:27,429 --> 00:27:29,344 ‫- گورتو گم کن! ‫- کدومشونه؟ 259 00:27:29,370 --> 00:27:30,968 ‫گفتم گم شو! 260 00:27:31,670 --> 00:27:33,745 ‫- برو! ‫- کدومه؟ 261 00:27:34,570 --> 00:27:37,479 ‫برو کارله، اذیتمون نکن. 262 00:27:40,650 --> 00:27:42,110 ‫کدومه؟ 263 00:27:45,805 --> 00:27:47,700 ‫چی کار داشت؟ 264 00:28:16,072 --> 00:28:18,105 ‫[شهرداری] 265 00:28:19,357 --> 00:28:21,092 ‫[اسلاید همه‌پرسی] 266 00:28:32,876 --> 00:28:34,955 ‫[مانور آتش‌نشانی ۲۰۱۴] 267 00:30:00,644 --> 00:30:03,361 ‫ادارۀ پلیس پوستینا، بفرمایید. 268 00:30:03,370 --> 00:30:07,051 ‫- سلام، کروشینا هستم. ‫- سلام. چه کمکی از دستم بر میاد؟ 269 00:30:07,064 --> 00:30:10,787 ‫- باید با سربازرس رینار صحبت کنم. ‫- یه لحظه. 270 00:30:10,836 --> 00:30:12,832 ‫باید منتظر باشید. 271 00:30:14,403 --> 00:30:16,721 ‫سلاممو به اون وروجک برسون. 272 00:30:16,737 --> 00:30:19,052 ‫- باشه. خدافظ. ‫- خدافظ. 273 00:30:24,470 --> 00:30:26,860 ‫این‌ها چقدر میشه؟ 274 00:30:27,410 --> 00:30:29,794 ‫مارکتا! کجایی؟! 275 00:30:29,800 --> 00:30:32,595 ‫سه تا از این‌ها برداشتم. 276 00:30:34,270 --> 00:30:36,225 ‫خودت دیگه حساب کن. 277 00:31:11,570 --> 00:31:13,725 ‫- الو؟ ‫- خانم سیکوروا؟ 278 00:31:13,940 --> 00:31:16,598 ‫- بله؟ ‫- می‌دونید شوهرتون کجاست؟ 279 00:31:17,602 --> 00:31:19,822 ‫نه، نمی‌دونم. 280 00:31:23,570 --> 00:31:25,425 ‫چی شده؟! 281 00:31:28,470 --> 00:31:31,864 ‫- اگه یه وقت پیداش شد، زنگ بزنین. ممنون. ‫- باشه. 282 00:31:34,520 --> 00:31:37,706 ‫به [مارکتا] ماسارُوا زنگ بزن، ‫ببین پسرش کدوم مدرسه میره. 283 00:31:37,712 --> 00:31:42,487 ‫- من میرم باقی بچه‌ها رو خبردار کنم. کنار ماشین منتظرتم. ‫- باشه. 284 00:31:55,470 --> 00:31:56,472 ‫باشه. 285 00:31:56,824 --> 00:31:58,896 ‫باشه، الان. 286 00:32:15,946 --> 00:32:19,453 ‫- مارکتا! به تو هم زنگ زدن؟ ‫- آره. 287 00:32:19,470 --> 00:32:22,705 ‫کارله افتاده دنبالش. با ماشین من بیا. 288 00:32:41,455 --> 00:32:46,017 ‫- می‌شناسیش؟ ‫- آره. تو کلاس C نیست؟ کلاس Cﻪ. 289 00:32:46,033 --> 00:32:49,083 ‫- کلاسش کجاست؟ ‫- طبقۀ دوم، کنار آزمایشگاه. 290 00:33:09,395 --> 00:33:11,189 ‫اینجا کلاس هشتمِ Cﻪ؟ 291 00:33:14,394 --> 00:33:16,569 ‫یاکوب ماسار کجاست؟ 292 00:33:18,968 --> 00:33:21,336 ‫- امروز نیومده. ‫- چرا؟ 293 00:33:21,348 --> 00:33:24,070 ‫- چراشو نمی‌دونم. ‫- مریض شده؟ 294 00:33:24,090 --> 00:33:26,845 ‫- دیروز اومده بود. ‫- فکر نکنم. 295 00:33:29,835 --> 00:33:31,719 ‫سلام آقا معلم! 296 00:33:32,717 --> 00:33:35,610 ‫هفتۀ پیش توی «بارِ کا» با هم بودیم! 297 00:33:35,702 --> 00:33:37,398 ‫خوش می‌گذروندیم. 298 00:33:38,191 --> 00:33:41,626 ‫درسته... ‫یاکوب ماسار رو می‌شناسی؟ 299 00:33:41,648 --> 00:33:44,719 ‫- همون که کلاس Cﻪ؟ می‌شناسم. ‫- نمی‌دونی کجاست؟ 300 00:33:44,743 --> 00:33:47,883 ‫احتمالاً خونۀ واندارچکه. ‫همیشه خونۀ اون پسره‌ست. 301 00:33:47,917 --> 00:33:52,266 ‫- خونه‌شون کجاست؟ ‫- مجتمع مسکونی فیالکا. نزدیک خونۀ ماست. 302 00:33:52,281 --> 00:33:55,298 ‫- آدرس دقیقش چیه؟ ‫- خیابون هاولیچْکُوایِ ۱۲. 303 00:33:55,304 --> 00:33:57,342 ‫- هاولیچْکُوای ۱۲. ‫- آره. 304 00:33:57,540 --> 00:33:59,827 ‫دنبال کسی می‌گردین؟ 305 00:34:00,230 --> 00:34:02,465 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 306 00:34:03,588 --> 00:34:05,436 ‫- کی بود؟ ‫- نمی‌دونم. 307 00:34:05,452 --> 00:34:07,350 ‫- چی کار داشت؟ ‫- هیچی. 308 00:34:55,864 --> 00:34:58,885 ‫برید خیابون اون طرفی، ‫حواستون به پشت مدرسه باشه. 309 00:34:58,903 --> 00:35:00,662 ‫خیلی ازتون ممنونم. 310 00:35:01,089 --> 00:35:03,763 ‫اگه احیاناً خبری شد، همکارهام... 311 00:35:04,855 --> 00:35:06,332 ‫ببخشید. 312 00:35:08,890 --> 00:35:12,927 ‫- یاکوب کجاست؟ ‫- امروز مدرسه نیومده. خبر ندارین کجا رفته؟ 313 00:35:12,950 --> 00:35:14,046 ‫نه. 314 00:35:14,054 --> 00:35:17,638 ‫کارله سیکورا دنبالشه. ‫پسرتون تلفن همراه داره؟ 315 00:35:17,724 --> 00:35:20,242 ‫- آره ولی برنمی‌داره. ‫- یه بار دیگه زنگ بزنین. 316 00:35:20,246 --> 00:35:24,068 ‫هماهنگ کن که بچه‌ها تلفنش رو ردیابی کنن. ‫بگو که وقت تلف نکنن. 317 00:35:24,083 --> 00:35:25,598 ‫باشه، الان. 318 00:35:25,611 --> 00:35:28,323 ‫- میشه شما هم همراهمون بیاین؟ ‫- باشه. 319 00:35:38,167 --> 00:35:40,885 ‫[مامان] 320 00:35:46,822 --> 00:35:50,315 ‫دست از سرت برنمی‌داره. ‫جواب بده که خودشو می‌کشه. 321 00:35:50,319 --> 00:35:52,454 ‫متأسفانه دستم بنده! 322 00:36:45,890 --> 00:36:49,107 ‫- بله؟ ‫- پیک موتوری‌ام. 323 00:36:49,730 --> 00:36:51,768 ‫میشه درو بزنین؟ 324 00:36:59,230 --> 00:37:01,477 ‫واسه کی بسته اوردی؟ 325 00:37:07,090 --> 00:37:08,778 ‫برو تو. 326 00:37:41,384 --> 00:37:42,997 ‫[واندارچک] 327 00:37:54,338 --> 00:37:56,463 ‫این دیگه کیه؟ 328 00:37:57,203 --> 00:37:59,158 ‫خفه‌ش کن. 329 00:38:05,370 --> 00:38:07,766 ‫بابای میشا سیکورواست! 330 00:38:09,658 --> 00:38:11,175 ‫اینجا چی کار داره؟ 331 00:38:13,790 --> 00:38:16,123 ‫گفتم گوشیتو بذار رو سایلنت. 332 00:38:17,191 --> 00:38:20,651 ‫- به کسی نگفتی که اینجایی؟ ‫- نه، به کی بگم؟! 333 00:38:26,628 --> 00:38:27,520 ‫خب... 334 00:38:28,284 --> 00:38:30,054 ‫ول کرد. 335 00:38:31,375 --> 00:38:34,906 ‫- جمع کن که بری. ‫- اگه هنوز اون بیرون باشه، چی؟ 336 00:38:45,210 --> 00:38:47,059 ‫کسی نیست، رفته. 337 00:38:53,216 --> 00:38:54,550 ‫خبری نیست. 338 00:38:55,292 --> 00:38:58,845 ‫از در پشتی برو؛ ‫شاید جلوی ساختمون منتظرت وایساده باشه. 339 00:38:59,584 --> 00:39:00,823 ‫خدافظ. 340 00:39:33,019 --> 00:39:34,253 ‫وایسا. 341 00:39:37,116 --> 00:39:38,851 ‫آقای سیکورا... 342 00:39:48,475 --> 00:39:49,954 ‫ولم کن! 343 00:39:57,390 --> 00:39:59,405 ‫رینار هستم. 344 00:40:01,670 --> 00:40:03,065 ‫کجا؟ 345 00:40:04,370 --> 00:40:06,526 ‫- تو راهیم. ‫- چی شده؟ 346 00:40:06,531 --> 00:40:09,170 ‫دور بزن برو مجموعۀ مسکونی فیالکا. 347 00:40:09,190 --> 00:40:13,365 ‫یه پیرزنی از اونجا زنگ زده. ‫به نظر میاد شوهر شما و پسر شما رو دیده. 348 00:40:13,384 --> 00:40:16,808 ‫- آدرس دقیقش چیه؟ ‫- خیابون هاولیچکوای ۱۲. 349 00:40:32,872 --> 00:40:34,759 ‫سر و صدا نکن. 350 00:40:39,610 --> 00:40:41,668 ‫آقای سیکورا... 351 00:40:43,966 --> 00:40:45,890 ‫من کاری نکردم. 352 00:40:53,598 --> 00:40:55,750 ‫کمک! کمک! 353 00:40:55,848 --> 00:40:58,843 ‫کمک کنین! کمک! ‫کمک کنین! 354 00:40:58,857 --> 00:41:00,690 ‫- داد نزن! ‫- یاکوب! 355 00:41:00,708 --> 00:41:02,922 ‫اعتراف کن کثافت! 356 00:41:04,401 --> 00:41:06,713 ‫- اعتراف کن. ‫- کارله! 357 00:41:07,471 --> 00:41:09,233 ‫بذار بره، کارله! 358 00:41:11,058 --> 00:41:12,448 ‫یاکوب! 359 00:41:12,797 --> 00:41:15,100 ‫بذار پسرم بره، کارله! 360 00:41:17,290 --> 00:41:19,463 ‫- اعتراف کن! ‫- کمک! 361 00:41:19,481 --> 00:41:22,018 ‫- تو رو خدا کارله! ‫- کار من نیست. 362 00:41:22,024 --> 00:41:24,921 ‫اعتراف کن کثافت! راستشو بگو! 363 00:41:24,948 --> 00:41:26,338 ‫کار من نیست. 364 00:41:34,376 --> 00:41:36,541 ‫- کمک! ‫- چرا کشتیش؟ 365 00:41:39,362 --> 00:41:41,665 ‫- آقای سیکورا! ‫- همونجا وایسا! 366 00:41:41,684 --> 00:41:44,299 ‫- دیگه نمی‌تونم. ‫- اعتراف کن وگرنه می‌ندازمت. 367 00:41:44,305 --> 00:41:46,846 ‫- به خدا کار من نیست. ‫- بذار بره. ارزششو نداره. 368 00:41:46,862 --> 00:41:50,627 ‫- تو دخالت نکن. ‫- کمکم کن. دارم می‌افتم. 369 00:41:50,631 --> 00:41:53,258 ‫- بذار بره کارله. ‫- دخترمو کشته... 370 00:41:53,266 --> 00:41:55,921 ‫- این کار فایده‌ای نداره. ‫- واسه من داره. 371 00:41:55,939 --> 00:41:58,263 ‫آخه چرا دختر من؟ 372 00:41:58,890 --> 00:42:00,045 ‫سر عقلش بیار. 373 00:42:00,058 --> 00:42:02,696 ‫کارله... نذار بدون مجازات بره. 374 00:42:02,707 --> 00:42:05,972 ‫مجازات؟ این بچه‌ها که مجازات نمیشن. 375 00:42:05,980 --> 00:42:09,234 ‫- تو رو خدا کمک کنین! ‫- کارله، بذار پسرم بره. 376 00:42:09,236 --> 00:42:11,211 ‫دارم میام اونجا... 377 00:42:11,223 --> 00:42:12,863 ‫کمک! تو رو خدا! 378 00:42:12,885 --> 00:42:15,440 ‫- ولش می‌کنن که بره. ‫- کمک! 379 00:42:16,965 --> 00:42:18,645 ‫گناه دخترم چی بود؟ 380 00:42:25,556 --> 00:42:30,066 ‫زنگ بزن یکی از بخش جرایم کودکان بیاد ‫تا کارهای بازجوییش رو انجام بدیم. 381 00:42:30,261 --> 00:42:33,403 ‫می‌خوای چی کار کنی؟ من که ۱۵ سالم نشده. 382 00:42:33,650 --> 00:42:35,081 ‫نمی‌تونین زندان بف‍... 383 00:42:35,082 --> 00:42:38,324 ‫- ولش کن واشکو! ‫- ببرش از اینجا. 384 00:43:40,752 --> 00:43:42,034 ‫- سلام. ‫- سلام. 385 00:43:42,103 --> 00:43:44,010 ‫- سلام. ‫- سلام. 386 00:43:45,325 --> 00:43:49,003 ‫ایشون خانم ویتاسْکواست از بخش جرایم کودکان. 387 00:43:49,045 --> 00:43:54,373 ‫- می‌خوام با مادرم حرف بزنم. ‫- دیگه واسه این ننه‌من‌غریبم‌بازی در اوردن‌ها خیلی دیر شده. 388 00:43:54,389 --> 00:43:57,740 ‫به اتهام قتل میشا سیکوروا تحت بازداشتی. 389 00:43:57,950 --> 00:44:00,381 ‫- باید باهاش حرف بزنم. ‫- امکانش نیست. 390 00:44:00,950 --> 00:44:03,665 ‫باید بهش بگم که تقصیر اون زنیکه‌ست. 391 00:44:03,676 --> 00:44:07,621 ‫- کدوم زنیکه؟ ‫- هانیه سیکوروا. همه توی پوستینا از دستش عاصی‌ان. 392 00:44:07,642 --> 00:44:10,477 ‫واسه همین دخترشو کشتی؟ ‫چون مردم از دستش عاصی‌ان؟ 393 00:44:10,496 --> 00:44:12,331 ‫دخترش همیشه بهم می‌خندید! 394 00:44:12,341 --> 00:44:15,763 ‫جلوی همه بهم می‌گفت که بابام ‫به خاطر من و مادرم ولمون کرده. 395 00:44:15,890 --> 00:44:19,154 ‫می‌گفت تحمل ما رو نداشته. ‫بابای خودش مگه کیه؟ 396 00:44:19,163 --> 00:44:22,262 ‫واسه همین میشا رو کشتی و بهش تجاوز کردی؟ 397 00:44:22,282 --> 00:44:24,294 ‫سربازرس رینار! 398 00:44:24,527 --> 00:44:25,997 ‫ببرینش. 399 00:45:12,610 --> 00:45:14,754 ‫کار یاکوب نیست، هانکا. 400 00:45:15,362 --> 00:45:18,339 ‫پسر خوبیه. خودم بزرگش کردم. 401 00:45:18,363 --> 00:45:21,683 ‫- می‌دونم همچین کاری نمی‌کنه. ‫- لطفاً برید طبقۀ پایین، خانم ماساروا. 402 00:45:21,697 --> 00:45:24,620 ‫همراهم بیاین، خانم ماساروا. ‫بیاین. 403 00:45:24,628 --> 00:45:29,262 ‫- کار یاکوب نیست. پسرم بی‌گناهه، هانکا. ‫- لطفاً بیاین. بیاین. 404 00:45:29,267 --> 00:45:32,966 ‫همچین کاری از دستش بر نمیاد. ‫بچه‌م بی‌گناهه. 405 00:45:34,032 --> 00:45:35,743 ‫بیاین. 406 00:45:42,147 --> 00:45:46,063 ‫یاکوب ماسار، جلوی کلبه با دخترتون برخورد داشته. 407 00:45:47,243 --> 00:45:49,863 ‫دیده که کسی نیست و... 408 00:45:50,695 --> 00:45:53,457 ‫بقیۀ... داستان... 409 00:45:59,642 --> 00:46:02,594 ‫- به دخترم تجاوز کرده؟ ‫- نه. 410 00:46:04,490 --> 00:46:07,366 ‫میشا باکره از دنیا رفته. 411 00:46:10,250 --> 00:46:13,493 ‫سعی کرده بهش تجاوز کنه ولی... 412 00:46:14,272 --> 00:46:16,443 ‫موفق نشده و... 413 00:46:16,885 --> 00:46:19,380 ‫از دستش استفاده کرده. 414 00:46:21,329 --> 00:46:23,898 ‫از قرار معلوم یاکوب... 415 00:46:24,866 --> 00:46:27,777 ‫عادت داشته ناخنش رو بجوه؛ 416 00:46:28,324 --> 00:46:31,267 ‫اینجوری از خودش اثر به جا گذاشته. 417 00:46:33,730 --> 00:46:37,458 ‫بعدش میشا رو تا چاه کشیده و... 418 00:46:37,744 --> 00:46:39,785 ‫اونجا انداخته. 419 00:46:42,590 --> 00:46:45,012 ‫اینقدر هم به عقلش رسیده که... 420 00:46:45,038 --> 00:46:50,609 ‫کلیدهای میشا رو برداره و جای دیگه‌ای بندازه، ‫تا ما رو گمراه کنه. 421 00:46:56,411 --> 00:46:58,567 ‫ولی آخه چرا؟ 422 00:47:03,011 --> 00:47:04,824 ‫چرا این کارو کرده؟ 423 00:47:04,846 --> 00:47:06,659 ‫هنوز دقیق نمی‌دونیم. 424 00:47:08,330 --> 00:47:13,521 ‫روی تلفن همراهش چندتا عکس، ‫شبیه به اون عکس‌های تیبور بالگ پیدا کردیم. 425 00:47:14,021 --> 00:47:16,416 ‫بالگ انکار می‌کنه ولی... 426 00:47:17,030 --> 00:47:21,075 ‫یاکوب اعتراف کرده که دو نفری اون الاغه رو کشتن. 427 00:47:23,690 --> 00:47:27,847 ‫احتمالش وجود داره که انگیزه‌ش از اختلاف بینِ... 428 00:47:27,848 --> 00:47:30,305 ‫شما و مادرش شکل گرفته باشه. 429 00:47:30,895 --> 00:47:33,254 ‫خیلی نسبت به مادرش حساسه. 430 00:47:34,610 --> 00:47:36,288 ‫ضمناً... 431 00:47:36,303 --> 00:47:40,476 ‫یاکوب و میشا اون روز توی مدرسه ‫با هم بگومگو داشتن. 432 00:47:49,343 --> 00:47:51,816 ‫شاید هیچوقت نتونیم... 433 00:47:52,595 --> 00:47:54,698 ‫دلیل واقعیش رو بفهمیم. 434 00:47:56,808 --> 00:48:01,033 ‫شاید اصلاً دلیل قانع‌کننده‌ای در کار نباشه. 435 00:49:16,844 --> 00:49:18,507 ‫برو بالا. 436 00:49:21,450 --> 00:49:24,365 ‫بلندش کن، بیار... 437 00:49:37,012 --> 00:49:39,124 ‫وایسا، سنگینه، خودم می‌برم. 438 00:49:39,140 --> 00:49:41,266 ‫- دو نفری می‌بریم. ‫- سبکه. 439 00:49:48,824 --> 00:49:50,799 ‫وسایل رو بار زدیم، خانوم. 440 00:49:50,802 --> 00:49:54,257 ‫- آدرس خونه رو بلدین؟ ‫- بله. ییراسْکوا ۳۷۵، طبقۀ چهارم. 441 00:49:54,266 --> 00:49:55,887 ‫برید، ما میایم. 442 00:49:57,425 --> 00:49:58,808 ‫داریم میریم. 443 00:50:00,559 --> 00:50:05,359 ‫شاید واسه برداشتن چندتا خرت و پرتِ دیگه برگردم، ‫ولی فکر نکنم تا اون موقع اینجا باشی. 444 00:50:06,556 --> 00:50:10,140 ‫اگه یه وقت کمک خواستی، ‫من توی کلبه‌م هستم. 445 00:50:11,296 --> 00:50:12,663 ‫خدافظ. 446 00:50:12,786 --> 00:50:14,282 ‫خدافظ. 447 00:50:23,199 --> 00:50:24,364 ‫خدافظ. 448 00:50:25,504 --> 00:50:26,957 ‫خدافظ کلارا. 449 00:50:40,530 --> 00:50:42,177 ‫کمربندت. 450 00:50:44,270 --> 00:50:47,160 ‫وایسا، گوشیم رو جا گذاشتم. 451 00:50:47,579 --> 00:50:49,323 ‫الان برمی‌گردم. 452 00:50:57,428 --> 00:50:59,089 ‫بابا... 453 00:52:40,303 --> 00:52:46,332 ‫زیرنویس از مسیح محمودزاده ‫masihm.ir | @masih_mzsh 454 00:52:46,796 --> 00:52:55,796 ‫حمایت از من برای پیشبرد پروژه‌های بعدی: donate.masihm.ir ‫عضویت در خبرنامۀ جدیدترین زیرنویس‌ها: masihm.ir/subtitle 455 00:52:55,968 --> 00:53:00,468 ‫♪ Waldemar Matuška - Sbohem lásko ♪ 456 00:53:03,708 --> 00:53:08,487 ‫یادمه اون وقت‌ها شونزده سالمون بود 457 00:53:11,783 --> 00:53:16,658 ‫دنیا با ما دو تا چه مهربون بود 458 00:53:19,995 --> 00:53:25,057 ‫چشم‌های آبی آسمونیت دلم رو می‌برد 459 00:53:25,909 --> 00:53:33,948 ‫ولی ته دلم... می‌دونستم... ‫من آدمی نیستم که پیشت بمونم 460 00:53:35,477 --> 00:53:39,409 ‫خدا نگه دارت اولین عشق 461 00:53:39,478 --> 00:53:43,222 ‫اولین عشق، خدا به همراه 462 00:53:43,501 --> 00:53:47,409 ‫رفتنم دست خودم نیست 463 00:53:47,567 --> 00:53:51,443 ‫کار این پاهای دنیاندیده‌ست 464 00:53:51,619 --> 00:53:55,650 ‫خدا می‌دونه که دوسِت داشتم 465 00:53:55,769 --> 00:54:00,191 ‫ولی ازم چه توقعی داشتی؟ 466 00:54:00,307 --> 00:54:03,602 ‫من اونی که می‌خواستی نبودم 467 00:54:03,750 --> 00:54:08,477 ‫باید رختمو از این خونه می‌بستم 468 00:54:11,184 --> 00:54:16,401 ‫زمونه گذشت و من هنوز حیرونم 469 00:54:19,595 --> 00:54:24,735 ‫هر خونه‌ای که بودم، انگار نبودم 470 00:54:27,434 --> 00:54:33,215 ‫شعرهایی که این دل سرود، ‫مرهمی بودن 471 00:54:33,318 --> 00:54:36,568 ‫روی این دردم که چرا من همیشه 472 00:54:37,035 --> 00:54:40,542 ‫چشم آدم‌ها رو خیس می‌کردم 473 00:54:42,890 --> 00:54:46,890 ‫masihm.ir 19.02.2018 © ‫ver 1.5