1 00:00:01,003 --> 00:00:02,982 ‫آنچه در «قصۀ ندیمه» گذشت... 2 00:00:02,983 --> 00:00:05,822 ‫ماها می‌تونیم فراریتون بدیم. هم تو، همه بچه رو. ‫ولی باید همین الان راه بیفتین. 3 00:00:05,823 --> 00:00:08,074 ‫- منظورت از «ماها» کیه؟ ‫- مارتاها. برو. 4 00:00:08,075 --> 00:00:10,578 ‫فرمانده مَکِنزی رو می‌شناسی؟ ‫اون یه دختر داره. 5 00:00:10,579 --> 00:00:14,431 ‫- نمی‌تونم بدون دخترم برم. ‫- تا خونۀ مکنزی‌اینا می‌برمت. 6 00:00:14,806 --> 00:00:16,094 ‫حرکت نکن! 7 00:00:16,095 --> 00:00:19,285 ‫داری در حقش ظلم می‌کنی که... ‫اینجوری افکارشو به هم می‌ریزی. 8 00:00:19,286 --> 00:00:20,973 ‫من دارم افکارشو به هم می‌ریزم؟ 9 00:00:20,974 --> 00:00:23,863 ‫- یه روزی دوباره پسرتو می‌بینی. ‫- من دیگه مادرش نیستم. 10 00:00:23,864 --> 00:00:27,486 ‫البته که مادرشی. بچۀ تو توی کاناداست. ‫اون آزاده، همراه همسرت. 11 00:00:31,150 --> 00:00:34,576 ‫آمبولانس خبر کن. ‫یا خدا. چی کار کردی؟! 12 00:00:35,331 --> 00:00:39,740 ‫به عنوان کسی که نیازمند محافظت و مراقبت است، ‫تمایل دارید که در کشور کانادا پناهنده شوید؟ 13 00:00:39,746 --> 00:00:42,742 ‫- بله! ‫- خداوند من رو صاحب زن خارق‌العاده‌ای کرده. 14 00:00:42,743 --> 00:00:45,087 ‫مجبور نیستی ازم محافظت کنی. 15 00:00:45,723 --> 00:00:47,297 ‫- شما لوک هستین؟ ‫- بله. 16 00:00:47,301 --> 00:00:49,132 ‫همسر شما جونِ منو نجات داد. 17 00:00:49,139 --> 00:00:51,193 ‫جاشون امنه. ‫هم امیلی، هم بچه. 18 00:00:51,194 --> 00:00:52,636 ‫از مرز رد شدن. 19 00:00:54,794 --> 00:00:56,471 ‫به یه خونۀ جدید منتقل شدی. 20 00:00:58,485 --> 00:01:00,937 ‫نمی‌خوای منو توی دردسر بندازی که، ها؟! 21 00:01:01,033 --> 00:01:02,729 ‫نه، قربان! 22 00:01:06,536 --> 00:01:09,529 ‫انجمن تی‌وی‌وُرلد تقدیم می‌کند. ‫TVWorld.info‫ 23 00:01:09,533 --> 00:01:12,539 ‫زیرنویس از مسیح محمودزاده ‫masihm.ir | @masih_mzsh‫ 24 00:01:12,540 --> 00:01:14,537 ‫ - قسمت ۲، مَرتا و خواهرش مریمقصۀ ندیمه 25 00:01:23,089 --> 00:01:25,445 ‫قبلاًها بلد نبودم منتظر وایسم. 26 00:01:25,498 --> 00:01:30,126 ‫عمه لیدیا می‌گفت: «اون‌هایی که یه جا منتظر وایمیسن هم در حال خدمتگزاری‌ان.» 27 00:01:30,165 --> 00:01:31,818 ‫اینو هم می‌گفت که: 28 00:01:31,819 --> 00:01:34,389 ‫«همه‌تون از مهلکه جون سالم به در نمی‌برین. 29 00:01:34,404 --> 00:01:38,515 ‫بعضی‌هاتون روی زمین خشک یا ‫لای بوته‌های خاردار می‌افتین، 30 00:01:38,789 --> 00:01:41,491 ‫بعضی‌هاتون نزدیک سطح خاک ریشه می‌دوونین. 31 00:01:41,516 --> 00:01:44,021 ‫خودتون رو بذر در نظر بگیرید. 32 00:01:44,103 --> 00:01:47,482 ‫یعنی چجور بذری از آب در میاین، دخترها؟» 33 00:01:49,203 --> 00:01:51,612 ‫تظاهر می‌کنم که یه درختم... 34 00:01:52,530 --> 00:01:54,746 ‫و منتظر وایمیسم. 35 00:02:10,503 --> 00:02:12,046 ‫برکت به میوۀ دل. 36 00:02:12,326 --> 00:02:14,217 ‫خداوند به بار نشاند. 37 00:02:22,085 --> 00:02:25,646 ‫خانوم سرخونه‌م میگه چیزی نمونده شیکاگو رو پس بگیریم. 38 00:02:27,042 --> 00:02:30,067 ‫موقع دعا، از سربازهامونم یاد می‌کنم. 39 00:02:30,404 --> 00:02:32,039 ‫شکر خدا. 40 00:02:34,277 --> 00:02:37,866 ‫منم این چند وقته واسه خانوادۀ واترفورد دعا می‌کردم. 41 00:02:39,235 --> 00:02:41,578 ‫لطفتو نشون میده، آف‌متیو. 42 00:02:42,498 --> 00:02:45,248 ‫بیچاره، نی‌نی کوچولوشون؛ 43 00:02:45,430 --> 00:02:47,709 ‫هر جایی که هست. 44 00:02:47,759 --> 00:02:51,171 ‫خدا می‌دونه چی تو سر آف‌جوزف گذشته. 45 00:02:51,902 --> 00:02:54,508 ‫من آف‌جوزفم! 46 00:02:58,755 --> 00:03:01,682 ‫بگو بینَم حالا کی جانمازآبکش‌تره؟! 47 00:03:01,871 --> 00:03:05,427 ‫(اشاره به گفت‌وگوی مشابهی بین آف‌فرد و آف‌گلن در پایان قسمت دومِ فصل اول) 48 00:03:09,938 --> 00:03:11,929 ‫خدا پشت و پناهتون. 49 00:03:27,753 --> 00:03:29,931 ‫آف‌رابرت، تو هم دیدی؟ 50 00:03:30,500 --> 00:03:33,004 ‫گوجه کنسروی اوردن. 51 00:03:33,697 --> 00:03:35,173 ‫خدا رو شکر. 52 00:04:13,031 --> 00:04:14,296 ‫فضول شدی. 53 00:04:14,789 --> 00:04:16,238 ‫هنوز جا دارم. 54 00:04:17,752 --> 00:04:19,768 ‫«کِیسی» بچه‌ش رو به دنیا اورد. 55 00:04:19,778 --> 00:04:22,826 ‫ناقص از آب در اومد. ‫قلبش بیرون زده بود. 56 00:04:22,829 --> 00:04:24,347 ‫چه بد. 57 00:04:27,393 --> 00:04:32,328 ‫گیلیاد داره شیکاگو رو از دست آمریکایی‌ها پس می‌گیره. ‫این چیزیه که از زبون آف‌متیو شنیدم. 58 00:04:38,968 --> 00:04:41,432 ‫از خدمتکارتون در مورد مکنزی‌اینا پرس و جو کردی؟ 59 00:04:41,433 --> 00:04:44,075 ‫سعی کردم، ولی خیلی بددهنه. 60 00:04:45,057 --> 00:04:47,171 ‫من جای تو بودم، ول‌کن مارتاها می‌شدم. 61 00:04:47,190 --> 00:04:50,123 ‫- کمک لازم داری؟ ‫- نه، ممنون. 62 00:04:53,006 --> 00:04:56,882 ‫- مارتاها بهمون اعتماد ندارن. ‫- کیه که داشته باشه؟! 63 00:05:07,293 --> 00:05:11,252 ‫- فقط چغندر طلایی داشتن. ‫- اشکالی نداره. این‌ها هم خوشمزه در میان. 64 00:05:20,986 --> 00:05:23,054 ‫فکر کردم گفتی گوشت کبابی. 65 00:05:23,055 --> 00:05:24,616 ‫این فیله‌ست. 66 00:05:25,238 --> 00:05:26,952 ‫مگه فیله بهتر نیست؟ 67 00:05:27,621 --> 00:05:30,193 ‫فقط در صورتی که عاشق ادویه باشی. 68 00:05:33,824 --> 00:05:35,434 ‫اگه می‌خوای برمی‌گردم. 69 00:05:35,435 --> 00:05:38,496 ‫خدا کنه واسه سس مخصوص، کره کم نیاد. 70 00:05:39,920 --> 00:05:41,320 ‫اتاق پذیرایی. 71 00:05:41,327 --> 00:05:43,053 ‫منتظرت نشستن. 72 00:05:59,106 --> 00:06:01,236 ‫برکت به میوۀ دل، عزیزم. 73 00:06:02,062 --> 00:06:03,722 ‫خداوند به بار نشاند. 74 00:06:10,761 --> 00:06:14,035 ‫خوشحالم که می‌بینم حالتون کمی بهتر شده، عمه لیدیا. 75 00:06:14,479 --> 00:06:16,209 ‫چه دختر مهربونی. 76 00:06:18,578 --> 00:06:22,929 ‫فکر نمی‌کردم به این زودی‌ها دوباره اینجا ببینمت. 77 00:06:24,947 --> 00:06:28,198 ‫این طور که پیداست حالت سر جاش برگشته، مگه نه؟ 78 00:06:29,173 --> 00:06:31,850 ‫خداوند واقعاً بخشنده‌ست. 79 00:06:31,851 --> 00:06:34,060 ‫لیدیا واسه بررسی وضعیتمون اومده. 80 00:06:34,067 --> 00:06:35,687 ‫اصلاً این‌طور نیست. 81 00:06:35,786 --> 00:06:40,399 ‫به بازدید ساده‌ست تا ببینم دخترمون ‫داره چطور توی خونۀ جدیدش مستقر میشه. 82 00:06:40,400 --> 00:06:42,052 ‫همه چیزش خوبه. 83 00:06:42,627 --> 00:06:44,235 ‫- مشکلی نداره. ‫- مشکلی نداره. 84 00:06:44,249 --> 00:06:46,624 ‫رفتارش با شما... 85 00:06:46,625 --> 00:06:47,840 ‫محترمانه بوده؟ 86 00:06:47,841 --> 00:06:50,952 ‫قبلاً باهاش مشکلاتی داشتیم. 87 00:06:51,411 --> 00:06:52,829 ‫بله. 88 00:06:53,252 --> 00:06:55,363 ‫دیگه می‌خوام برم. 89 00:06:56,082 --> 00:06:57,542 ‫باشه، عزیزم. 90 00:06:57,800 --> 00:06:58,817 ‫باشه. 91 00:06:58,818 --> 00:07:00,253 ‫مراسم چی؟ 92 00:07:00,260 --> 00:07:04,674 ‫گزارشات ثبت‌شدۀ ما نشون میدن که ‫زمان باروری آف‌جوزف، هفتۀ پیش بوده. 93 00:07:08,590 --> 00:07:09,888 ‫اوهوم. 94 00:07:10,608 --> 00:07:11,975 ‫ترکوندیم. 95 00:07:13,941 --> 00:07:15,388 ‫شکر خدا. 96 00:07:18,623 --> 00:07:20,690 ‫خانوم لارنس؟ 97 00:07:23,324 --> 00:07:25,821 ‫یه کم... یه کم خسته‌ست. 98 00:07:26,546 --> 00:07:27,989 ‫بریم عزیزم. 99 00:07:29,016 --> 00:07:30,769 ‫باعث خوشحالی بود، 100 00:07:30,770 --> 00:07:32,327 ‫طبق معمول. 101 00:07:40,040 --> 00:07:42,045 ‫زنش چشه؟ 102 00:07:42,535 --> 00:07:43,870 ‫نمی‌دونم. 103 00:07:44,230 --> 00:07:50,345 ‫می‌دونی که اگه مسئلۀ موردداری از طرف فرمانده لارنس ‫توی این خونه در جریانه، می‌تونی با من یکی در میون بذاری. 104 00:07:50,534 --> 00:07:52,656 ‫امیلی همه‌ش دو روز اینجا بود... 105 00:07:52,657 --> 00:07:55,433 ‫و فقط خدا می‌دونه که اون باهاش چی کار کرده. 106 00:08:01,047 --> 00:08:04,234 ‫- تا بیرون همراهیتون کنم، عمه لیدیا؟ ‫- ممنون میشم. 107 00:08:17,337 --> 00:08:19,791 ‫می‌خوام یه نگاه به اتاقت بندازم. 108 00:08:20,540 --> 00:08:22,589 ‫تا مطمئن شم تر و تمیزه. 109 00:08:24,039 --> 00:08:25,255 ‫باشه. 110 00:08:46,648 --> 00:08:48,236 ‫چیزیت نشد؟ 111 00:08:49,106 --> 00:08:52,063 شاید بهتر باشه بذاریم واسه دفعه بعد؟ باشه؟ 112 00:08:52,345 --> 00:08:54,659 ‫ببند در اون دهنتو! 113 00:08:56,107 --> 00:08:57,365 ‫آخ! 114 00:08:58,808 --> 00:09:01,049 ‫عمه الیزابت بهت آسون گرفته! 115 00:09:01,060 --> 00:09:06,546 ‫اگه دست من بود، بعد از اون شاهکارت توی خونۀ ‫فرمانده مکنزی، عمراً جای جدیدی مستقرت می‌کردم! 116 00:09:06,571 --> 00:09:08,715 ‫جای تو روی دیواره! 117 00:09:20,427 --> 00:09:21,747 ‫همه چیز... 118 00:09:23,222 --> 00:09:24,856 ‫تحت کنترله، 119 00:09:25,210 --> 00:09:27,067 ‫فرمانده لارنس. 120 00:09:31,089 --> 00:09:34,157 ‫آف‌جوزف رو... توی خوار و بارفروشی... 121 00:09:34,480 --> 00:09:36,576 ‫در حال پچ‌پچ دیدن. 122 00:09:36,839 --> 00:09:39,245 ‫این به هیچ وجه قابل قبول نیست. 123 00:09:40,709 --> 00:09:44,416 ‫تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد ندیمه. ها؟ 124 00:09:44,418 --> 00:09:46,586 ‫- همچین چیزی میگن. ‫- درسته. 125 00:09:46,719 --> 00:09:48,213 ‫کاملاً درسته. 126 00:09:50,924 --> 00:09:52,801 ‫روزتون به خیر باشه. 127 00:09:55,550 --> 00:09:57,138 ‫مواظب خودت باش عزیزم. 128 00:09:58,225 --> 00:09:59,808 ‫در پناه خدا. 129 00:10:05,866 --> 00:10:07,107 ‫زود... 130 00:10:23,698 --> 00:10:27,210 ‫کنجکاوم بدونم ولتاژ این باتوم‌برقی‌ها چنده. 131 00:11:01,694 --> 00:11:03,371 ‫الو، هنوز پشت خطین؟ 132 00:11:03,792 --> 00:11:05,290 ‫ها، آره. 133 00:11:05,628 --> 00:11:06,662 ‫پشت خطم. 134 00:11:06,663 --> 00:11:11,319 ‫- باید تا ساعت ۳، مدارک محضری رو تحویل بدین. ‫- چیزه... خانومه که وکیلمه گفت تحویلشون میده. 135 00:11:11,341 --> 00:11:15,440 ‫خب، هنوز تحویل نداده. ‫پس اگه تا ساعت ۳ نرسه، درخواستت رد میشه. 136 00:11:15,441 --> 00:11:18,303 ‫باشه. باشه. مشکلی نیست. ‫هر چه سریع‌تر خودمو می‌رسونم. 137 00:11:18,320 --> 00:11:19,721 ‫باشه، ممنون. 138 00:11:31,009 --> 00:11:32,442 ‫آره! 139 00:11:32,926 --> 00:11:33,902 ‫آره! 140 00:11:34,260 --> 00:11:36,001 ‫ببین کی اومده خونه، نیکول. 141 00:11:36,002 --> 00:11:37,906 ‫بیا سلام کن. 142 00:11:38,567 --> 00:11:40,033 ‫سلااام! 143 00:11:40,574 --> 00:11:43,075 ‫باید برم دفتر وکیلم، بعدشم سفارت. 144 00:11:43,076 --> 00:11:45,657 ‫بی‌خیال بابا! بیا با نیکول بازی کن. 145 00:11:45,658 --> 00:11:48,240 ‫یا که بغلش کن. فقط یه لحظه. 146 00:11:48,241 --> 00:11:49,792 ‫باید چیز... 147 00:11:49,798 --> 00:11:54,623 ‫باید این فرم‌ها رو بدم واسه درخواستِ ‫شمارۀ بیمۀ اجتماعیم، مهر و امضا کنن. 148 00:11:54,624 --> 00:11:56,615 ‫باشه. برا شام برمی‌گردی؟ 149 00:11:56,722 --> 00:11:58,324 ‫امیلی میاد! 150 00:11:58,611 --> 00:12:00,386 ‫خوب شد گفتی! 151 00:12:01,867 --> 00:12:04,349 ‫حله... مشکلی ندارم. 152 00:12:06,159 --> 00:12:07,310 ‫آم... 153 00:12:08,001 --> 00:12:11,105 ‫این امیلی توی کانادا خانواده داره دیگه، درسته؟ 154 00:12:11,450 --> 00:12:14,734 ‫پس کِی می‌خواد بهشون بگه که اینجاست؟ 155 00:12:15,668 --> 00:12:17,195 ‫دارم روش کار می‌کنم. 156 00:12:17,230 --> 00:12:19,499 ‫زمانبندی هر کسی فرق داره. 157 00:12:21,565 --> 00:12:23,642 ‫چیزی می‌خواستی، خبر کن. 158 00:12:23,643 --> 00:12:24,850 ‫تره! 159 00:12:24,851 --> 00:12:26,913 ‫پیازچه نگیریا! 160 00:12:33,818 --> 00:12:35,687 ‫زخمت خوب داره ترمیم میشه. 161 00:12:35,688 --> 00:12:37,674 ‫خبری از چرک و ورم نیست. 162 00:12:37,840 --> 00:12:39,133 ‫درد می‌کنه؟ 163 00:12:39,492 --> 00:12:40,760 ‫یه کم. 164 00:12:41,618 --> 00:12:43,597 ‫به مرور زمان از بین میره. 165 00:12:43,598 --> 00:12:45,998 ‫روند بهبود غضروف مثل بقیۀ بافت‌ها نیست. 166 00:12:45,999 --> 00:12:47,316 ‫چون غیرعروقیه. 167 00:12:47,317 --> 00:12:50,728 ‫در ضمن سلول‌های کندروسیتی، ‫نمی‌تونن توی نقاط آسیب‌دیده جمع شن. 168 00:12:50,874 --> 00:12:51,938 ‫درسته. 169 00:12:52,250 --> 00:12:54,649 ‫بنابراین در نهایت جای زخمش می‌مونه. 170 00:12:56,409 --> 00:13:00,488 ‫جواب همۀ آزمایش‌های خونی‌ت خوب بوده. ‫تعداد سلول‌ها، قند خون، وضعیت متابولیسم. 171 00:13:00,493 --> 00:13:03,741 ‫سونوگرافی لگن و ‫آزمایش گردن رحِم هم خوب بوده. 172 00:13:06,001 --> 00:13:07,218 ‫آم... 173 00:13:07,219 --> 00:13:11,123 ‫چندتا غدۀ لیفی کوچیک توی رحِمِت داری... 174 00:13:11,124 --> 00:13:14,669 ‫- که باید حواس‌جمعشون باشیم. ‫- باشه. 175 00:13:15,229 --> 00:13:21,340 ‫قرارملاقات‌های بعدیت با دندون‌پزشک، ‫بینایی‌سنج و متخصص ریه‌ست. 176 00:13:22,380 --> 00:13:30,015 ‫این معرفی‌نامه رو هر وقت آماده بودی به کلینیک زنان‌و‌زایمانی که ‫گفته شده ببر تا در مورد ترمیم اندام جنسیت، باهات صحبت کنن. 177 00:13:30,016 --> 00:13:35,012 ‫دکتر ویلسن هم روانپزشک عالی‌ایه. ‫حالا که تحت مراقب‌های ویژه نیستی، می‌خوام به دیدنش بری. 178 00:13:35,013 --> 00:13:37,692 ‫با افرادی مثل تو خیلی سر و کار داره. 179 00:13:38,927 --> 00:13:41,154 ‫- تموم شد؟ ‫- آره. 180 00:13:41,203 --> 00:13:44,222 ‫می‌خوام هر دو سال یه بار واسه چک‌آپ بیای پیشم. 181 00:13:44,223 --> 00:13:45,559 ‫و... 182 00:13:45,560 --> 00:13:47,827 ‫کلسترول خونِتو هم بپا. 183 00:13:48,600 --> 00:13:50,163 ‫کلسترول؟ 184 00:13:50,309 --> 00:13:53,481 ‫آره، واسه زنی توی سن و سالِ تو یه کمی بالاست. 185 00:13:53,566 --> 00:13:57,128 ‫- با ورزش و رژیم راحت می‌تونی کنترلش کنی. ‫- باشه. 186 00:14:26,449 --> 00:14:29,099 ‫کورا؟ واسه سوختگی چیزی نداری؟ 187 00:14:29,101 --> 00:14:31,534 ‫اینو کم داشتیم! ‫ببین، نباید اینجا بمونه. 188 00:14:31,536 --> 00:14:35,708 ‫- بالاخره یه جایی باید منتظر بمونه. ‫- مشکل من نیست. من فقط برگه‌های عبور رو جور می‌کنم. 189 00:14:41,599 --> 00:14:44,592 ‫- دارین کمک می‌کنین فرار کنه؟ ‫- بث؟! 190 00:14:45,724 --> 00:14:46,959 ‫آره. 191 00:14:47,585 --> 00:14:52,942 ‫مجبور شدیم محل قرارهای قبلی رو عوض کنیم. ‫تا وقتی اوضاع آروم‌تر نشه، نمی‌تونم جای دیگه‌ای ببرمش. 192 00:14:53,001 --> 00:14:55,895 ‫- چرا نمیشه اینجا بمونه؟ ‫- تازه‌کارین، هر دوتون. 193 00:14:55,901 --> 00:14:58,523 ‫نمی‌دونین اینجا کارها چجوری پیش میره. 194 00:15:02,435 --> 00:15:03,945 ‫بَه! 195 00:15:04,650 --> 00:15:06,656 ‫مهمونی زنونه‌ست! 196 00:15:10,444 --> 00:15:14,122 ‫- چاییِ خانوم لارنس چی شد؟ ‫- الان آماده میشه قربان. 197 00:15:23,589 --> 00:15:25,258 ‫تو کی هستی؟ 198 00:15:26,569 --> 00:15:31,431 ‫- اسم من الیسونه، قربان. ‫- اومده کمک کنه ظروفِ نقره رو واسه جلسه‌تون برق بندازیم. 199 00:15:31,564 --> 00:15:33,391 ‫داری دروغ میگی. 200 00:15:35,435 --> 00:15:37,061 ‫شما دوتا... 201 00:15:38,933 --> 00:15:41,038 ‫همیشه دوست‌های جدید پیدا می‌کنین. 202 00:15:44,449 --> 00:15:47,755 ‫میرم ببینم نگهبانی پیدا میشه ببرتت خونه؛ 203 00:15:48,435 --> 00:15:50,978 ‫یا که هر جا دلش خواست. 204 00:15:52,826 --> 00:15:54,645 ‫توی همین اتاق بمون. 205 00:16:02,535 --> 00:16:04,195 ‫فرمانده لارنس. 206 00:16:17,109 --> 00:16:18,728 ‫دوست ندارم... 207 00:16:18,733 --> 00:16:21,105 ‫آدم غریبه توی خونه‌م باشه. 208 00:16:24,444 --> 00:16:27,653 ‫واسه چی یه آدم غریبه توی خونۀ منه؟ 209 00:16:29,582 --> 00:16:32,575 ‫این آدم زیاد اینجا نمی‌مونه. ‫خیلی زود میره، 210 00:16:32,669 --> 00:16:34,160 ‫قربان. 211 00:16:36,082 --> 00:16:38,431 ‫ازت پرسیدم واسه چی اینجایی. 212 00:16:40,906 --> 00:16:42,877 ‫این آدم قراره فرار کنه. 213 00:16:43,233 --> 00:16:48,007 ‫- فقط یه جای امن می‌خواد که منتظر بمونه. ‫- «این آدم»، «این آدم»، همه‌ش همینو میگی. 214 00:16:48,456 --> 00:16:51,552 ‫انگار معنای خاصی داره. ‫من این آدمو نمی‌شناسم. 215 00:16:55,415 --> 00:16:57,291 ‫تو قبلاً بهم کمک کردی. 216 00:17:00,152 --> 00:17:02,063 ‫منو هم نمی‌شناسی. 217 00:17:05,611 --> 00:17:07,777 ‫اینجوری فکر می‌کنی؟ 218 00:17:10,649 --> 00:17:15,451 ‫اون زنه، اون دوتا خدمتکار... من می‌دونم زندگیشون چجوری می‌گذره. 219 00:17:15,766 --> 00:17:19,247 ‫اون زنه می‌تونه زندگی بهتری داشته باشه. ‫جلوشو نگیر. 220 00:17:22,308 --> 00:17:23,501 ‫باشه. 221 00:17:26,650 --> 00:17:31,259 ‫هر چی شد، گردن خودت. ‫(ترجمۀ تحت‌اللفظی: خاکسپاریته) 222 00:17:53,566 --> 00:17:55,741 ‫اشکالی نداره. می‌تونه بمونه. 223 00:17:56,223 --> 00:17:57,618 ‫چی کار کردی؟ 224 00:17:58,044 --> 00:17:59,412 ‫متقاعدش کردم. 225 00:17:59,965 --> 00:18:01,872 ‫حتماً یه ساک حسابی براش زدی. 226 00:18:02,091 --> 00:18:04,292 ‫از اون اختصاصی‌های مرکز قرمز. 227 00:18:05,705 --> 00:18:07,507 ‫اینو من می‌برم. 228 00:18:07,987 --> 00:18:09,255 ‫باشه. 229 00:18:09,562 --> 00:18:13,217 ‫- در اتاق خانوم رو بزن و سینی رو پشت در بذار. ‫- باشه. 230 00:18:14,514 --> 00:18:16,971 ‫دستتم درد نکنه. 231 00:18:28,727 --> 00:18:33,237 ‫(«دود قطار»، اثری از ادوارد مونک) 232 00:18:36,074 --> 00:18:37,825 ‫درو ببند. 233 00:19:02,161 --> 00:19:05,110 ‫فرصت این کارو از دست می‌دیم! ‫همه چیز از قبل برنامه‌ریزی شده. 234 00:19:05,111 --> 00:19:07,647 ‫حرفشم نزن. من باهات نمیام. 235 00:19:07,648 --> 00:19:10,148 ‫اگه تنهایی برگردم، سؤال‌پیچم می‌کنن. 236 00:19:10,149 --> 00:19:12,568 ‫- به من ربطی نداره. ‫- کورا! 237 00:19:13,399 --> 00:19:16,449 ‫لارنس توی اتاق پذیراییه. احتمالاً یه مدتی اونجا می‌مونه. 238 00:19:16,450 --> 00:19:19,083 ‫بهتره همین الان بریم. می‌خوام ببینم چجوریه. 239 00:19:19,084 --> 00:19:22,749 ‫ما تقریباً هیچوقت نشده آدم جابجا کنیم. ‫پیغام بوده، جنس‌های بازارسیاه هم گه‌گاه. 240 00:19:22,756 --> 00:19:27,254 ‫- ولی جایجایی آدم سخته. خطرناکه! ‫- تجربه‌ش رو داشتم. می‌تونم از پس خودم بر بیام. 241 00:19:27,259 --> 00:19:30,961 ‫- ها؟ مگه قبلاً عضو ارتشی چیزی بودی؟ ‫- نه. تو چی؟! 242 00:19:31,437 --> 00:19:33,381 ‫معلم شیمی دبیرستان بودم. 243 00:19:33,673 --> 00:19:34,762 ‫آهان. 244 00:19:34,763 --> 00:19:39,088 ‫خب، من دلیل اینم که الان همه‌تون تویِ ‫اتاق بازجویی نیستین. پس یکی بهم بدهکارین. 245 00:19:39,089 --> 00:19:41,136 ‫یالا «والتر وایت»! بزن بریم. 246 00:19:41,137 --> 00:19:43,516 ‫کورا باهاتون نمیاد. پس بهم نیاز دارین. 247 00:19:43,949 --> 00:19:46,394 ‫- من باهاتون میام. ‫- جون! 248 00:19:47,185 --> 00:19:49,563 ‫من از کارهای سخت ترسی ندارم. 249 00:19:53,459 --> 00:19:55,027 ‫باشه. 250 00:19:55,187 --> 00:19:57,321 ‫ولی اینجوری نمیای. 251 00:20:14,660 --> 00:20:17,800 ‫این که بالاخره کسی نمی‌بینتم، حس عجیبی داره. 252 00:20:17,867 --> 00:20:21,053 ‫یکی از دلایلشون واسه انتخاب رنگ قرمز ‫این بود که توی چشم باشیم. 253 00:20:21,300 --> 00:20:24,390 ‫دستگیر کردنمون آسونه چون راحت دیده میشیم. 254 00:20:25,265 --> 00:20:27,309 ‫مثل چکۀ خون روی برف. 255 00:20:33,373 --> 00:20:34,533 ‫بررسیش کردی؟ 256 00:20:34,534 --> 00:20:36,167 ‫مشکلی نداره. 257 00:20:36,168 --> 00:20:37,862 ‫واینسین. 258 00:20:48,056 --> 00:20:49,582 ‫توی یه خط باشین. 259 00:20:50,742 --> 00:20:52,608 ‫معطل نکنین! 260 00:20:54,796 --> 00:20:56,094 ‫توی یه خط! 261 00:20:59,655 --> 00:21:01,867 ‫برگه‌های عبورتون رو آماده کنین! 262 00:21:12,484 --> 00:21:14,231 ‫واینسین! 263 00:21:15,094 --> 00:21:16,567 ‫برگۀ عبور؟ 264 00:21:17,222 --> 00:21:18,903 ‫بیا جلو. 265 00:21:19,663 --> 00:21:23,231 ‫- برگۀ عبورت منقضی شده. ‫- من کار اشتباهی نکردم. 266 00:21:23,246 --> 00:21:24,949 ‫- همراهم بیا! ‫- من هیچ کاری نکردم. 267 00:21:24,950 --> 00:21:26,577 ‫تکون بخور! 268 00:21:26,952 --> 00:21:28,579 ‫راه بیفت! 269 00:21:58,732 --> 00:22:00,429 ‫ندیمه‌ای در کار نیست. 270 00:22:00,430 --> 00:22:03,322 ‫ماها اجازه نداریم وارد این قسمت شهر شیم. 271 00:22:03,414 --> 00:22:07,310 ‫محل رختشورخونه‌های صنعتیه. ‫پر از مواد شیمیایی. 272 00:22:08,750 --> 00:22:11,414 ‫گیلیاد طرفدار محیط زیسته، ولی... 273 00:22:11,415 --> 00:22:14,458 ‫هنوز نمی‌تونن از خشکشویی‌هاشون دل بکنن. 274 00:22:33,953 --> 00:22:35,437 ‫درو ببند. 275 00:22:42,560 --> 00:22:44,738 ‫توی دید نباش و ساکت بمون. 276 00:22:44,810 --> 00:22:46,686 ‫بعداً یکی دنبالت میاد. 277 00:22:47,085 --> 00:22:49,045 ‫نمیشه اینجا باهام منتظر بمونی؟ 278 00:22:49,046 --> 00:22:51,801 ‫باید قبل از این که بفهمن نیستیم، برگردیم. 279 00:22:52,125 --> 00:22:54,415 ‫خداوند زحماتمان را برکت دهد. 280 00:22:54,557 --> 00:22:56,874 ‫به واسطۀ کار مطهر می‌شویم. 281 00:23:01,572 --> 00:23:02,657 ‫موفق باشی. 282 00:23:02,658 --> 00:23:04,258 ‫جون، بیا. 283 00:23:05,455 --> 00:23:06,844 ‫بریم. 284 00:23:14,212 --> 00:23:16,494 ‫به خاطر اون حرفی که بهت زدم، شرمنده‌م. 285 00:23:16,495 --> 00:23:19,773 ‫- منظورم... ساک زدنه‌ست. ‫- بدتر از این‌ها شنیدم. 286 00:23:19,775 --> 00:23:23,319 ‫همونطور که بهمون گفتن، ‫مارتاها هم از گناهکارانن. 287 00:23:23,557 --> 00:23:25,812 ‫دادم لوله‌های رحِمم رو بستن. 288 00:23:25,819 --> 00:23:30,284 ‫شانس اوردم آشپزی بلدم، ‫وگرنه به جای آشپزخونه، توی سلیطه‌خونه مشغول بودم. 289 00:23:30,451 --> 00:23:33,603 ‫مویرا رو می‌شناختی؟ ‫اسم خودشو روبی گذاشته بود. 290 00:23:33,619 --> 00:23:34,802 ‫آره. 291 00:23:34,860 --> 00:23:37,374 ‫تونست بره کانادا. 292 00:23:38,734 --> 00:23:40,961 ‫الیسون کانادا نمیره. 293 00:23:42,620 --> 00:23:47,602 ‫داره وارد بطن قضایا میشه. ‫به یکی از مراکز گروه مقاوت توی غرب کشور میره. 294 00:23:47,603 --> 00:23:50,272 ‫- مهرۀ باارزشیه. ‫- همین معلم شیمیه؟! 295 00:23:50,273 --> 00:23:52,306 ‫بمب می‌سازه. 296 00:23:56,008 --> 00:23:57,592 ‫مثل بمبِ آف‌گلن؟ 297 00:23:58,249 --> 00:24:00,522 ‫اِه! پس با کارهاش آشنایی. 298 00:24:02,669 --> 00:24:06,820 ‫به گمونم تا وقتی آدم مجبور به انجام کاری نشه، ‫از قابلیت‌ها و توانایی‌هاش بی‌خبر می‌مونه. 299 00:24:30,235 --> 00:24:31,426 ‫آهای! 300 00:24:44,316 --> 00:24:45,776 ‫بیاین بچه‌ها! 301 00:24:51,033 --> 00:24:53,451 ‫راستی با پیازچه هم می‌شد این غذا رو درست کرد. 302 00:24:53,452 --> 00:24:56,728 ‫فقط قسمت‌های سبزش رو می‌ریزی... ‫زیاده‌روی هم نمی‌کنی. 303 00:24:56,729 --> 00:24:59,248 ‫حله بابا، سرآشپز «روضه‌خون». 304 00:24:59,365 --> 00:25:01,625 ‫- خوشمزه‌ست. ‫- ممنون. 305 00:25:02,132 --> 00:25:05,311 ‫امیدوارم گوشت ماهی اذیتت نکنه. ‫بای‍... باید قبلش می‌پرسیدم. 306 00:25:05,319 --> 00:25:09,204 ‫نه، ماهی‌ش عالیه. ‫دکتر گفته کلسترول خونم بالاست، واسه همین... 307 00:25:09,205 --> 00:25:13,387 ‫- جدی میگی؟ ‫- آره. فکر کنم به خاطر اون همه گوشت و کره‌ست. 308 00:25:13,398 --> 00:25:16,038 ‫می‌دونین چی پدر کلسترول در میاره؟ 309 00:25:16,579 --> 00:25:18,016 ‫یه کمی الشراب. 310 00:25:18,017 --> 00:25:19,673 ‫آره، من اصلاً همچین مشکلی نداشتم. 311 00:25:19,680 --> 00:25:22,387 ‫قبل از روی کار اومدن گیلیاد، گیاهخوار بودم. 312 00:25:22,388 --> 00:25:26,442 ‫آره، اینجور هم نیست که به خیالشون باشه. ‫هر چی بهت بدن باید بخوری. 313 00:25:30,811 --> 00:25:33,111 ‫جون عاشق ماهی بود. 314 00:25:33,660 --> 00:25:35,409 ‫مرغ هم دیگه. 315 00:25:36,168 --> 00:25:38,996 ‫دوشنبه‌های بدون گوشت رو هم دوست داشت. 316 00:25:39,260 --> 00:25:41,804 ‫همچین پرروبازی در می‌اورده، نه؟ 317 00:25:42,012 --> 00:25:44,001 ‫آخه انتخاب غذا با اون بوده، 318 00:25:44,108 --> 00:25:46,045 ‫بیشتر کارهای آشپزی هم با تو. 319 00:25:46,279 --> 00:25:48,630 ‫نه، برام مهم نبود. 320 00:25:48,816 --> 00:25:50,452 ‫همسر تو... 321 00:25:50,453 --> 00:25:51,977 ‫زنِ تو چی؟ 322 00:25:51,978 --> 00:25:54,052 ‫اونم گیاهخواره یا نه؟ 323 00:25:54,053 --> 00:25:56,103 ‫- لوک؟! ‫- چیه؟ آخه... 324 00:25:56,104 --> 00:25:57,423 ‫کنج‍... کنجکاوم. 325 00:25:57,424 --> 00:26:00,159 ‫چون سختی‌های خودشو داره، نه؟ ‫آدم می‌مونه بچه‌ش رو چجوری بار بیاره. 326 00:26:00,160 --> 00:26:01,270 ‫تو هم... چیز... 327 00:26:01,271 --> 00:26:04,221 ‫لوک، میشه بری یه کم سیب‌زمینی بیاری؟ 328 00:26:04,222 --> 00:26:08,477 ‫- وایسا... بچه رو گیاهخوار بار میارین یا نه؟ ‫- برو اون سیب‌زمینی‌های کوفتی رو بیار. 329 00:26:13,105 --> 00:26:14,823 ‫می‌دونین چیه... من... 330 00:26:17,042 --> 00:26:19,828 ‫من... ببخشید، معذرت می‌خوام. 331 00:26:24,670 --> 00:26:26,930 ‫[شیرینیِ] پای... هم هست. 332 00:26:27,733 --> 00:26:29,217 طعم ‫سیب. 333 00:26:38,477 --> 00:26:39,931 ‫معذرت می‌خوام. 334 00:26:39,932 --> 00:26:41,600 ‫نیازی نیست. 335 00:26:41,747 --> 00:26:43,456 ‫همه‌ش تقصیر اون بود. 336 00:26:47,230 --> 00:26:51,026 ‫می‌دونی... تو رو که می‌بینه یاد جون می‌افته. 337 00:26:51,614 --> 00:26:56,532 ‫از جون توقع داشت زنگ بزنه. ‫تو رو که می‌بینه، می‌ترسه اگه اون بود، زنگ نمی‌زد. 338 00:26:57,030 --> 00:26:58,617 ‫نه، زنگ می‌زد. 339 00:26:59,185 --> 00:27:01,370 ‫جون از من خیلی قوی‌تره. 340 00:27:01,377 --> 00:27:03,580 ‫خودتو دست‌کم نگیر. 341 00:27:09,025 --> 00:27:10,420 ‫نمی‌تونم زنگ بزنم. 342 00:27:12,472 --> 00:27:14,675 ‫آره، چون آدم می‌ترسه. 343 00:27:15,371 --> 00:27:18,303 ‫حقم داری که بترسی. ‫آخه، ببین... 344 00:27:18,710 --> 00:27:23,142 ‫من از این تجدید دیدارها زیاد دیدم و ‫آخرش همیشه پایان خوشی در کار نیست. 345 00:27:25,510 --> 00:27:28,647 ‫حالا کسی هم نمیگه زندگی باید «خوش و خرم تا ابد» باشه. 346 00:27:29,526 --> 00:27:31,066 ‫همون باشه، بسه. 347 00:27:35,490 --> 00:27:37,901 ‫شیرینی‌های ایشونم حرف ندارن! 348 00:27:45,343 --> 00:27:49,668 ‫- ریتا اصلاً نمی‌ذاشت کمکش کنم. ‫- هر کاری که خوابمو جلوتر بندازه، ایرادی نداره. 349 00:27:58,278 --> 00:27:59,311 ‫الیسون! 350 00:27:59,312 --> 00:28:01,457 ‫- گندش بزنن! لعنت بهش! ‫- چی شده؟ 351 00:28:01,458 --> 00:28:03,293 ‫- هیس! آروم! ‫- نگهبان‌ها، با تیر زدنش. 352 00:28:03,294 --> 00:28:05,248 ‫- تعقیبتون که نکردن؟ ‫- ببرش زیرزمین. 353 00:28:05,249 --> 00:28:07,293 ‫- بجنب! ‫- نه، فکر نکنم. 354 00:28:07,294 --> 00:28:09,563 ‫ببخشید اینجا اومدم. ‫نمی‌دونستم دیگه کجا برم. 355 00:28:09,570 --> 00:28:10,647 ‫بیاین! 356 00:28:10,781 --> 00:28:13,117 ‫هیس! بجنبین. 357 00:28:23,636 --> 00:28:24,828 ‫خیلی خب. 358 00:28:25,885 --> 00:28:27,497 ‫حوله‌ها سمت چپن. 359 00:28:28,133 --> 00:28:30,083 ‫مستقیم. برین اون تو. 360 00:28:30,089 --> 00:28:31,960 ‫سریع، سریع، سریع. 361 00:28:33,757 --> 00:28:35,297 ‫خب... 362 00:28:36,557 --> 00:28:40,219 ‫- بخوابونش رو زمین. ‫- باشه. باشه. باشه. 363 00:28:41,221 --> 00:28:42,471 ‫ممنون. 364 00:28:43,230 --> 00:28:47,229 ‫چیزی نیست. فقط می‌خواد جلوی خونریزیتو بگیره. ‫چیزی نیست. نفس بکش. باشه؟ 365 00:28:47,230 --> 00:28:50,771 ‫- کسی هست بهش زنگ بزنیم؟ ‫- نمی‌دونم. دارم فکر می‌زنم. 366 00:28:50,779 --> 00:28:52,272 ‫- کورا؟ ‫- تف به این شانس! 367 00:28:52,277 --> 00:28:53,575 ‫بث! 368 00:28:56,914 --> 00:28:58,661 ‫خیلی خب. هیس! 369 00:28:58,662 --> 00:29:00,781 ‫- دستتو اینجا بذار. ‫- باشه. 370 00:29:02,568 --> 00:29:04,294 ‫چیزی نیست، بریم. 371 00:29:07,580 --> 00:29:09,122 ‫آروم. 372 00:29:11,077 --> 00:29:12,793 ‫چه خبره؟ 373 00:29:14,600 --> 00:29:16,242 ‫کی توی زیرزمینه؟ 374 00:29:16,522 --> 00:29:19,716 ‫فقط بث. دنبال موش می‌گشتیم. 375 00:29:20,381 --> 00:29:22,803 ‫- واسه همین جیغ زد. ‫- دروغگو. 376 00:29:23,616 --> 00:29:25,358 ‫با این میشه دو بار. 377 00:29:26,747 --> 00:29:29,101 ‫تو هم می‌خوای شانستو امتحان کنی؟ 378 00:29:31,144 --> 00:29:32,880 ‫یه کسی زخمی شده. 379 00:29:32,941 --> 00:29:36,191 ‫این «یه کسی» همونیه که قبلاً اینجا بود؟ ‫کورا، برو درو باز کن. 380 00:29:36,483 --> 00:29:39,015 ‫اونم همینجاست. ‫یه زن دیگه هم هست. 381 00:29:39,017 --> 00:29:41,214 ‫اون زنه‌ست که زخمی شده. واسه همین جیغ کشید. 382 00:29:41,215 --> 00:29:43,187 ‫- از اینجا ببرش. ‫- فرمانده لارنس... 383 00:29:43,188 --> 00:29:44,457 ‫شنیدی چی گفتم. اینجا نباشه. 384 00:29:44,458 --> 00:29:46,243 ‫- شبتون بخیر. ‫- فرمانده خونه‌ست؟ 385 00:29:46,244 --> 00:29:48,965 ‫- بله. چی شده؟ ‫- باید باهاش صحبت کنیم. 386 00:29:48,966 --> 00:29:52,958 ‫- باشه. بهشون میگم تشریف بیارن. ‫- شکر خدا. 387 00:29:53,458 --> 00:29:56,418 ‫شبتون بخیر، فرمانده لارنس. ‫ببخشید مزاحمتون شدیم. 388 00:29:56,419 --> 00:29:58,872 ‫به هیچ وجه. چی... چی شده؟ 389 00:29:58,873 --> 00:30:01,425 ‫امشب توی شهر مشکل کوچیکی پیش اومد. 390 00:30:01,496 --> 00:30:04,094 ‫چندتا فراری داشتیم. مارتا بودن. 391 00:30:04,426 --> 00:30:06,894 ‫بیاین کمی قهوه میل کنین. 392 00:30:06,895 --> 00:30:08,226 ‫ممنون، قربان. 393 00:30:08,227 --> 00:30:10,350 ‫خیلی زود رفتِ زحمت می‌کنیم. 394 00:30:12,587 --> 00:30:16,650 ‫داریم به تمام خونه‌های منطقه‌تون سر می‌زنیم تا ‫ببینیم کسی متوجه چیز عجیبی شده یا نه. 395 00:30:16,657 --> 00:30:18,635 ‫الان یکی از افرادمون در حال بررسی اطرافِ خون‍... 396 00:30:18,642 --> 00:30:19,766 ‫جوزف؟ 397 00:30:19,806 --> 00:30:21,320 ‫همه چیز روبراهه؟ 398 00:30:21,643 --> 00:30:23,530 ‫هیچ مشکلی نیست دلبندم. 399 00:30:23,536 --> 00:30:25,657 ‫چطوره برگری به تختت و بخوابی؟ 400 00:30:25,660 --> 00:30:28,316 ‫اونم ‫وقتی مهمون توی خونه‌ست؟ شوخی نکن. 401 00:30:28,323 --> 00:30:31,463 ‫- بهتون نوشیدنی گرم تعارف کرده؟ ‫- بله خانوم. ممنون. 402 00:30:31,464 --> 00:30:32,508 ‫خوبه. 403 00:30:32,516 --> 00:30:34,242 ‫توی شبی به این سردی. 404 00:30:34,512 --> 00:30:38,128 ‫فکر کنین خونۀ خودتونه. ‫یه دیقه بیشتر طول نمی‌کشه. 405 00:30:53,219 --> 00:30:55,062 ‫لطفاً بیا کمکم کن. 406 00:31:13,418 --> 00:31:14,515 ‫کورا، 407 00:31:14,516 --> 00:31:16,625 ‫میشه خواهشاً اینو پاک کنی؟ 408 00:31:18,019 --> 00:31:19,252 ‫برو. 409 00:31:30,230 --> 00:31:32,011 ‫همینجور نفس بکش. 410 00:31:32,012 --> 00:31:33,892 ‫چیزی نیست. نفس بکش. 411 00:31:36,095 --> 00:31:38,854 ‫- چه خبره؟ ‫- نگهبان‌ها اومدن. نباید سر و صدا کنیم. 412 00:31:38,855 --> 00:31:40,389 ‫- حالش چطوره؟ ‫- بده. 413 00:31:40,391 --> 00:31:44,027 ‫بذار ببینم. خیلی خون نریخته. ‫احتمالاً خونریزی داخلی داره. 414 00:31:44,329 --> 00:31:48,009 ‫- خواهش می‌کنم. نذارین بمیرم. ‫- کسی نمی‌ذاره بمیری، باشه؟ نگران نباش. 415 00:31:48,016 --> 00:31:52,026 ‫هیچی نمیشه. می‌دونم. ‫هیچی نمیشه. ازت می‌خوام سر و صدا نکنی. 416 00:31:52,027 --> 00:31:54,203 ‫هیس... آروم‌آروم نفس بکش. 417 00:31:54,204 --> 00:31:56,899 ‫اون نگهبان‌ها می‌تونن در عرض دو دیقه ‫آمبولانس خبر کنن. بهشون میگیم که... 418 00:31:56,900 --> 00:31:58,875 ‫- نه! ‫- هول کردیم و راهشون دادیم. نوع‌دوستی مسیحانه. 419 00:31:58,876 --> 00:32:00,627 ‫- نه. شدنی نیست. ‫- می‌تونن نجاتش بدن. 420 00:32:00,628 --> 00:32:03,243 ‫اگه بگیرنش، به حرف میاد. ‫کل شبکه رو می‌گیرن! 421 00:32:03,244 --> 00:32:04,946 ‫هر جور حساب کنی، بازم سربه‌نیستش می‌کنن! 422 00:32:04,947 --> 00:32:07,047 ‫- توی محوطه خبری نیست. ‫- گندش بزنن! 423 00:32:08,310 --> 00:32:09,344 ‫گندش بزنن! 424 00:32:09,404 --> 00:32:10,925 ‫هیس! 425 00:32:13,655 --> 00:32:14,891 ‫گندش بزنن! 426 00:32:15,206 --> 00:32:16,649 ‫ازت می‌خوام ساکت باشی. 427 00:32:16,650 --> 00:32:17,857 ‫گوش کن چی میگم! 428 00:32:17,858 --> 00:32:19,203 ‫سر و صدا نکن. 429 00:32:24,510 --> 00:32:25,864 ‫گندش بزنن. برو پایین! 430 00:32:25,865 --> 00:32:28,780 ‫بیا اینجا. چیزی نیست. چیزی نیست. 431 00:32:31,842 --> 00:32:33,201 ‫خفه شو! 432 00:32:41,159 --> 00:32:42,669 ‫منو ببخش. 433 00:32:44,093 --> 00:32:45,839 ‫منو ببخش. 434 00:32:52,866 --> 00:32:54,036 ‫خیلی خب. 435 00:32:54,037 --> 00:32:55,891 ‫چیزیت نشد؟ خوبی. 436 00:33:08,009 --> 00:33:10,779 ‫- فکر کنم رفتن. ‫- می‌دونی بعدش باید کجا بری، الیسون؟ 437 00:33:10,780 --> 00:33:12,185 ‫- آره. ‫- راهشو بلدی؟ 438 00:33:12,186 --> 00:33:14,323 ‫- به نظرم. ‫- این پایین به بیرون راهی هست؟ 439 00:33:14,324 --> 00:33:18,788 ‫آره. از اون وَر، بعد برو راست، می‌خوره به در حیاط‌پشتی. ‫تا لارنس ندیدتِت، راه بیفت. 440 00:33:39,358 --> 00:33:40,389 ‫ازت می‌خوام بری. 441 00:33:40,396 --> 00:33:41,472 ‫- نمی‌تونم. ‫- یالا. 442 00:33:41,485 --> 00:33:43,834 ‫- می‌تونم برم خونه. میرم خونه. ‫- نه. این جهنم‌دره خونه‌ت نیست. 443 00:33:43,835 --> 00:33:47,838 ‫ببین چی میگم... می‌دونم ناراحتی. ‫همه‌مون ناراحتیم، ولی اون می‌دونست با چی طرفه. 444 00:33:47,841 --> 00:33:50,363 ‫همه‌مون می‌دونستیم. گوش کن! ‫نذار مرگش بی‌دلیل باشه. 445 00:33:50,364 --> 00:33:51,442 ‫- باشه؟ ‫- باشه. 446 00:33:51,443 --> 00:33:53,758 ‫برو. عجله کن. ‫خدا به همراهت. 447 00:33:53,759 --> 00:33:54,908 ‫باشه. 448 00:33:59,286 --> 00:34:02,061 ‫واسه این چیزهاست که آدم جابجا نمی‌کنیم. 449 00:34:24,750 --> 00:34:27,440 ‫برو مواظب خانوم لارنس باش. 450 00:34:40,229 --> 00:34:41,788 ‫اشتباه می‌کردم. 451 00:34:44,438 --> 00:34:47,210 ‫اینطور که معلومه خاکسپاری تو نیست. 452 00:34:50,816 --> 00:34:53,842 ‫اصلاً می‌دونی این زنه کی بود؟ 453 00:34:55,357 --> 00:34:56,970 ‫نه، قربان. 454 00:35:00,618 --> 00:35:04,185 ‫زن‌هایی مثل تو عین بچه می‌مونن. 455 00:35:04,900 --> 00:35:07,944 ‫هیچوقت به کم راضی نمیشین و هر چی می‌خواین برمی‌دارین. 456 00:35:07,960 --> 00:35:09,945 ‫به عواقبش هم بی‌توجهین. 457 00:35:11,644 --> 00:35:13,111 ‫معذرت می‌خوام قربان. 458 00:35:13,758 --> 00:35:15,447 ‫بایدم بخوای. 459 00:35:15,654 --> 00:35:17,025 ‫خانوم لارنس چیزیش نشده؟ 460 00:35:17,026 --> 00:35:22,454 ‫به خودت این جرئتو نده که دربارۀ زنم با من صحبت کنی! 461 00:35:35,376 --> 00:35:37,630 ‫از همون اول می‌دونستم اشتباهه. 462 00:35:40,636 --> 00:35:43,391 ‫قربان، ما هیچ نمی‌دونستیم اون به اینجا برمی‌گرده. 463 00:35:45,600 --> 00:35:47,687 ‫منظورم راه دادن تو به این خونه‌ست. 464 00:35:54,219 --> 00:35:56,254 ‫خرابکاریتو تمیز کن. 465 00:37:03,356 --> 00:37:05,515 ‫از وسط خونه نرو. 466 00:37:31,522 --> 00:37:32,876 ‫بث! 467 00:41:34,156 --> 00:41:35,827 ‫واسه دست‌هات. 468 00:41:39,350 --> 00:41:40,999 ‫ممنون. 469 00:41:42,279 --> 00:41:43,924 ‫کورا چی شد؟ 470 00:41:44,464 --> 00:41:46,421 ‫لارنس فرستادش بره. 471 00:41:46,435 --> 00:41:48,131 ‫کجاش رو نمی‌دونم. 472 00:41:50,412 --> 00:41:53,344 ‫وقتی زخم دست‌هات بهتر شد، ‫یه کم کره بهت میدم، بهشون بمال. 473 00:41:53,753 --> 00:41:56,973 ‫اینطوری پوست دست‌هامون رو نرم نگه می‌داریم. 474 00:42:02,912 --> 00:42:05,034 ‫فرمانده از دروغگوها خوشش نمیاد. 475 00:42:26,561 --> 00:42:28,337 ‫سلام. 476 00:42:29,962 --> 00:42:32,234 ‫حالت خوبه؟ 477 00:42:37,151 --> 00:42:38,806 ‫شیر می‌خوای؟ 478 00:42:41,759 --> 00:42:43,478 ‫خودتو خیس کردی؟ 479 00:42:46,334 --> 00:42:47,523 ‫سلام. 480 00:42:48,432 --> 00:42:49,692 ‫سلام. 481 00:42:51,304 --> 00:42:52,779 ‫میرم... 482 00:42:53,236 --> 00:42:55,073 ‫میرم شیشۀ شیرشو بیارم. 483 00:42:58,884 --> 00:43:00,787 ‫سلام دخترکوچولو. 484 00:43:01,212 --> 00:43:02,755 ‫چی شده؟ 485 00:43:02,891 --> 00:43:04,028 ‫ها؟ 486 00:43:05,611 --> 00:43:09,045 ‫هر چی باشه دیگه بدتر از قبلاًها که نیست. 487 00:43:09,221 --> 00:43:10,671 ‫مگه نه؟ 488 00:43:10,788 --> 00:43:12,155 ‫ها؟ 489 00:43:15,754 --> 00:43:18,262 ‫تو همیشه خودتو جمع و جور کردی. 490 00:43:18,431 --> 00:43:19,597 ‫چه با وضع الان... 491 00:43:19,839 --> 00:43:22,975 ‫چه با نیکول، چه ما، چه کار، 492 00:43:24,152 --> 00:43:25,645 ‫چه با امیلی. 493 00:43:26,738 --> 00:43:29,973 ‫آره، من همه‌جوره به تن لشم مسلطم. 494 00:43:29,974 --> 00:43:33,840 ‫واسه همینه که صبح تا شب بیدارم و به این جغله شیر میدم. 495 00:43:33,841 --> 00:43:35,113 ‫مگه نه؟ 496 00:43:37,851 --> 00:43:42,203 ‫می‌شد جاش بغل یه تیکۀ خوشگل بیدار شم. ها؟! 497 00:43:42,433 --> 00:43:45,408 ‫وضع همه‌مون خرابه، فهمیدی؟ 498 00:43:45,448 --> 00:43:48,876 ‫درست نمیگم؟! وضع همه‌مون بگاییه! 499 00:43:48,884 --> 00:43:50,128 ‫مگه نه؟ 500 00:43:51,833 --> 00:43:54,570 ‫اون موقع که هانا اینقدی بود رو یادمه. 501 00:43:54,571 --> 00:43:55,800 ‫آره. 502 00:43:56,644 --> 00:43:57,969 ‫آره. 503 00:43:59,093 --> 00:44:01,689 ‫داریم از خواهربزرگه‌ت حرف می‌زنیما. 504 00:44:02,341 --> 00:44:04,228 ‫آره. 505 00:44:04,229 --> 00:44:07,019 ‫مامانی برگشت که هانا رو نجات بده. 506 00:44:08,644 --> 00:44:09,981 ‫چون... 507 00:44:10,555 --> 00:44:12,950 ‫کاری از دست من برنمی‌اومد. 508 00:44:14,156 --> 00:44:17,280 ‫واسه تو کار دیگه‌ای رو در نظر داشته. 509 00:44:21,395 --> 00:44:22,693 ‫می‌دونم. 510 00:44:23,920 --> 00:44:26,145 ‫خب، برو دیگه. نمی‌خواد بمونی. حواسم هست. 511 00:44:26,146 --> 00:44:27,874 ‫برو. نمی‌خواد بمونی. 512 00:44:28,500 --> 00:44:31,269 ‫آروم، آروم، آروم، آروم، آروم. 513 00:44:31,270 --> 00:44:33,275 ‫آروم. 514 00:44:39,746 --> 00:44:41,846 ‫به مامانت رفتی. 515 00:44:43,616 --> 00:44:44,849 ‫آره. 516 00:45:46,398 --> 00:45:47,578 ‫روز به خیر. 517 00:45:47,792 --> 00:45:51,712 ‫خانوم سرخونه‌م میگه اون زنه حتی ‫جزو مارتاهای این منطقه نبوده. 518 00:45:51,795 --> 00:45:57,135 ‫نگهبان‌ها توی حیاط‌پشتیِ فرمانده کویینز رد پاش رو گرفتن، ‫ولی کنار نهر آب ردشو گمش کردن. 519 00:45:57,164 --> 00:45:59,590 ‫انگاری دود شده رفته هوا. 520 00:46:00,027 --> 00:46:02,510 ‫انگار خدا اونو با خودش برده. 521 00:46:03,055 --> 00:46:04,479 ‫بعید می‌دونم. 522 00:46:05,423 --> 00:46:08,474 ‫پیرزن پست‌فطرتی مثل اون؟! خیلی ناشکره. 523 00:46:08,607 --> 00:46:12,101 ‫امنیتش تأمین بوده، خونه و هدف متعالی هم داشته. 524 00:46:12,673 --> 00:46:15,220 ‫هر وقت گرفتنش باید یکی از چشم‌هاش رو در بیارن. 525 00:46:15,221 --> 00:46:17,190 ‫گوش‌هاش رو هم شاید همینطور. 526 00:46:17,216 --> 00:46:19,333 ‫شنیدی آف‌جان مُرده؟ 527 00:46:20,213 --> 00:46:21,254 ‫آره. 528 00:46:21,701 --> 00:46:24,073 ‫بندۀ خدا. تصادف کرد. 529 00:46:24,296 --> 00:46:26,946 ‫ندیمۀ همراهش کلافه شده بود. 530 00:46:27,179 --> 00:46:29,203 ‫هلش داده بود جلو اتوبوس. 531 00:46:33,846 --> 00:46:35,793 ‫خدا بیامرزتش. 532 00:46:47,867 --> 00:46:51,100 ‫یک یا دو؟ 533 00:46:51,861 --> 00:46:52,928 ‫دو. 534 00:46:53,584 --> 00:46:56,147 ‫دو یا سه؟ 535 00:46:58,451 --> 00:46:59,775 ‫سه. 536 00:47:00,186 --> 00:47:02,445 ‫سه یا چهار؟ 537 00:47:06,494 --> 00:47:08,242 ‫مثل قبلیه؟ 538 00:47:14,913 --> 00:47:16,405 ‫سه. 539 00:47:16,910 --> 00:47:20,796 ‫ردیف پنجم رو واضح می‌بینی؟ ‫از ردیف پایینی هم یه کم برات واضحه؟ 540 00:47:22,012 --> 00:47:23,031 ‫آره. 541 00:47:24,060 --> 00:47:26,686 ‫حالا چی؟ بهتره... یا بدتر؟ 542 00:47:26,698 --> 00:47:28,146 ‫بهتر؟ 543 00:47:28,448 --> 00:47:29,972 ‫بدتر؟ 544 00:47:32,018 --> 00:47:33,434 ‫بدتر؟ 545 00:47:35,458 --> 00:47:37,021 ‫بهتر؟ 546 00:47:38,024 --> 00:47:39,273 ‫بدتر؟ 547 00:47:40,188 --> 00:47:41,525 ‫بهتر؟ 548 00:47:42,433 --> 00:47:43,861 ‫بدتر؟ 549 00:47:47,666 --> 00:47:49,033 ‫بهتره؟ 550 00:47:50,254 --> 00:47:51,817 ‫یا بدتر؟ 551 00:48:30,855 --> 00:48:32,159 ‫الو؟ 552 00:48:33,687 --> 00:48:34,912 ‫سلام. 553 00:48:36,910 --> 00:48:38,332 ‫منم. 554 00:48:42,601 --> 00:48:44,255 ‫امیلی؟ 555 00:49:09,849 --> 00:49:11,949 ‫راهبندون نکن! 556 00:49:13,286 --> 00:49:15,953 ‫ماشین لامصبتو تکون بده! 557 00:49:18,825 --> 00:49:21,292 ‫گورتو از وسط جاده گم کن! 558 00:49:30,567 --> 00:49:35,414 ‫‫زیرنویس از مسیح محمودزاده ‫masihm.ir | @masih_mzsh 559 00:49:35,598 --> 00:49:41,737 ‫bit.ly/TV-World :به تیم ترجمۀ تی‌وی‌وُرلد بپیوندید 560 00:49:41,966 --> 00:49:50,453 donate.masihm.ir :حمایت از من برای پیشبرد پروژه‌های بعدی ‫masihm.ir/subtitle :عضویت در خبرنامۀ جدیدترین زیرنویس‌ها 561 00:51:00,181 --> 00:51:04,181 ‫masihm.ir 16.06.2019 © ‫ver 1.3